۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

از تلاش‌های شهروندی نسرین ستوده و یارانش برای حقوق دگراندیشان پشتیبانی می‌کنیم!

بیش از دویست و بیست هنرمند، نویسنده، استاد دانشگاه، پزشک، وکیل، روزنامه نگار، کنشگر جنبش زنان، کنشگر حقوق بشر، کنشگر اجتماعی و سیاسی در یک نامه سرگشاده برای دادخواهی، خواستار لغو حکم غیر قانونی محرومیت نسرین ستوده از وکالت، برابرحقوقی همه شهروندان ایرانی و رعایت حقوق دگراندیشان در ایران شدند.
ترجمه این نامه همراه باامضاها برای مسئولین نهادهای حقوق بشر اروپا و سازمان ملل فرستاده می‌شود.


از تلاش‌های شهروندی نسرین ستوده و یارانش برای حقوق دگراندیشان پشتیبانی می‌کنیم!
از 29 مهرماه 1393 (21 اکتبر 2014)، نسرین ستوده در اعتراض به محرومیتش از کار و برای دفاع از حقوق دگراندیشان با شعار «حق کار، حق دگراندیشان»، روزهای کاری هفته در برابر کانون وکلا در تهران حضور پیدا می‌کند. در روزهای حضور نسرین در برابر کانون وکلا، برای ابراز همبستگی با او و دفاع از حق کار دگراندیشان، شهروندان ایرانی آزاده از راه های دور و نزدیک در کنارش حاضر می‌شوند.
نسرین ستوده اعلام کرده است که تلاش شهروندی خود را تا لغو ممنوعیت سه ساله پروانه وکالتش ادامه خواهد داد. او پایدار و پابرجا بر این خواست به حق و قانونی، به تلاش شهروندی خود برای لغو این حکم غیرقانونی و ناعادلانه ادامه می‌دهد. ما اکنون در هفتمین ماه تحصن او در برابر کانون وکلا هستیم.
«کارزار حق کار، حق دگراندیشان» برای ابراز همبستگی و پشتیبانی از خواست‌های نسرین ستوده و برای دفاع از حقوق دگراندیشان، از طرف شبکه «همبستگی برای حقوق بشر در ایران» سازماندهی شده است. این کارزار در 15 مارس 2015 با برگزاری یک پالتاک که در آن نسرین ستوده، الهه امانی و عبدالکریم لاهیجی شرکت داشتند آغاز به فعالیت کرد. هدف کارزار آگاه کردن افکار عمومی جهان از تلاش‌های شهروندی نسرین ستوده و یارانش در دفاع از حقوق دگراندیشان است. دست‌یابی به این هدف با همدلی و همراهی ایرانیان برون‌مرز ممکن می‌شود.
ما امضاکنندگان زیر :
  • از تلاش‌های شهروندی نسرین ستوده و یارانش و کارزار حق کار، حق دگراندیشان پشتیبانی می‌کنیم!
  • خواهان لغو حکم غیرقانونی و ناعادلانه یِ شعبه دوم دادگاه انتظامی وکلا بر محرومیت نسرین ستوده به مدت سه سال از وکالت هستیم!
  • از وکلای شرافتمند دادگستری در ایران می‌خواهیم  تمام توان خود را برای لغو هرجه زودتر این حکم ننگین و غیرقانونی به کار گیرند!
  • از جامعه جهانی و نهادهای بین المللی می‌خواهیم با فشار بر جمهوری اسلامی، خواهان برابری حقوق همه شهروندان ایرانی و پایان دادن به محرومیتِ دگراندیشان از حق تحصیل، حق کار و حق حیات شوند.

پیروز آدمیت، هومن آذرکلاه، رسول آذرنوش، احمد آزاد، مجید آژنگ، مژگان آموزگار، کاوه آهنگری، شهریار آهی، پوران ابراهیمی، رضا ابراهیمی، مهشید اثنی عشری، فریدون احمدی، مظفر ادب، ایرج ادیب زاده، کمال ارس، مسعود اسدالهی، بهنام اسدی، جمشید اسدی، فرح اسفندیاری، حمید اشتری، فرید اشکان، محمد اعظمی، رضا اغنمی، علی افشاری، رضا اكرمى، نسرین الماسی، مینو الوندی،سعید امیدی قزوینی، حسین امیری، بهمن امینی، حسین امینی، مهدی امینی، شاهین انزلی، منصور انصاری، مریم اهری، قدرت ایرانی، اصغر ایزدی، مهرداد باباعلی، مینا باران، ناهید بارور، حسین باقر زاده، کمال بایرامزاده، مهران براتى، منیره برادران، مهرداد بران، فرامرز بهار، یدالله بلدی، عصمت بهرامی، آزاده بهکیش، منصوره بهکیش، بهرام بیگدلی، بیت اله بی‌نیاز، کوروش پارسا، میثاق پارسا، ناصر پاکدامن، پریسا پژوهنده، مهشيد پگاهى، رخشان پورزاد، علی پورنقوی، اکبر پویانفر، بیژن پیرزاده، نیره توحیدی، حمیدرضا جاودان، حمید جدی، میهن جزنی، حسن جعفری، محمود جعفری، فردوس جمشیدی رودباری، فرزاد جواهری، فروغ جواهری، بهروز جهان‌زاد، ویدا حاجبی، زهره حبیب محمدی، فرید حدیدی، مینا حریری، حنیف حسین دوست، شهره حقیقت، بیژن حکمت، حمید حمیدی، نسرین حمیدی، محمود حواری نسب، حنیف حیدرنژاد، نریمان حیدری، حمیدرضا خادمیان نوش آبادی، اسماعیل ختایی، جمشید خونجوش، رضا دانشور، پرویز داورپناه، مهرداد درویش پور، پرویز دستمالچی، رضا دقتی، فرزانه راجی، سوده راد، احمد رافت، محمد رافتی قاسم خانی، عباس رحیمیان، سهیل رسولی، فاطمه رضایی، مرتضی رفیعی، محمد رضا روحانى، صدرالدین زاهد، اسماعیل زرگریان، حسن زرهی، محسن سازگارا، امید ساعدی، ایرج سبحانی، سهیلا ستاری، بهروز ستوده، اکبر سردوزامی، مائده سلطانی، عباس سلیمی، علی اصغر سلیمی، اكبر سورى، توفیق سهرابی، یزدان سیدالشهدایی، اکبر سیف، کریم شامبیاتی، بهروز شاهیده، محسن شایسته، حسن شریعتمداری، رضا شفاعتیان، شهلا شفیق، الهه شکرایی، احمد شیرازی، زهره صادقی، حمیدرضا ظریفی‌نیا، هلا طالبی، هادی طلاکوب، سیاوش عبقری، شهلا عبقری، ناهید عزآبادی، بهمن علی پناهی، گلی غفوری، سپیده فارسی، مهدی فتاپور، فرزانه فتحی، فرشاد فرحسا، مسعود فروزش راد، منصور فرهنگ، مسعود فتحی، شاهرخ فرخ پی، ویدا فرهودی، شهلا فرید، محمد فقفوری، مهدی فیروزی، شهاب فیضی، رضا قاسمی، فرهنگ قاسمی، وجیه الله قاسمی، مهناز قِزلّو، کریم قصیم، هایده قهرمانی، تقی کاظمی، علی کریم زاده، بهزاد کریمی، على كريمى، رئوف کعبی، نیما کفیل دوانی، ارسلان کهنمویی پور، هدی کیان، مینو گل‌بهار، سهیلا گلشاهی، روبرتو گودوی، رضا گوهرزاد، علی گلی، جهانگیر لقایی، مزدک لیماکشی، عفت ماهباز، مهناز متین، هدایت متین دفتری، راضیه متین زاده، مجید مجیدی، پروین محسنی، احمد محمدی، ملیحه محمدی، ضرغام محمودی، پرویز مختاری، منوچهر مختاری، باقر مرتضوی، منصوره مردانپور، مسعود مردوخی، بنفشه مسعودی، احمد مشعوف، الهه مشعوف، انوشه مشعوف، نیما مشعوف، ایرج مصداقی، بیژن معجری، منوچهر مقصودنیا، ابراهیم مکی، حسین منفردی، مسعود مولازاده، باقر مومنی، ناصر مهاجر، فرهاد مهدوی، آرمیتا مهدی‌پور، آناهیتا مهدی‌پور، حمید مهدی‌پور، جهان نور مهربخش، جعفر مهرگانی، انور میرستاری، حسن نادری، رضا ناصحی، منوچهر نامور آزاد، جمیله ناهید، شکوه نجم آبادی، محمد نصیری، جمشید نعمتی، داود نوائیان، حمید نوذری، پرتو نوری علا، بهمن نیرومند، مجتبی نیک اخلاق، اسماعیل وفا یغمائی، کاوه هامونی، امیر یاری، نجم الدین یخچالی، منوچهر یزدیان، مهدی یوسفی، نعمت الله یوسفی.

نامه سر گشاده به ریاست پارلمان اتحادیه اروپا

نامه سر گشاده به ریاست پارلمان اتحادیه اروپا

عالی‌جناب مارتین شولتز، رئیس پارلمان اروپا!

از آغاز سال ۱۳۹۴، کشور ما ایران با موج جدیدی از اعدام‌ها در پشت درهای بسته زندان‌ها و یا با به دارآویختن گروهی زندانیان در انظار عمومی، مواجه شده است. جمهوری اسلامی در هر موج اعدام، تعدادی از زندانیان سیاسی بی‌گناه را جهت ایجاد رعب و وحشت در جامعه، در کنار مجرم‌های کیفری و جنایی، به دار می‌کشد تا به خیال خود، درس عبرتی به کنشگران سیاسی و دگراندیشان بدهد.
اعدام و حذف فیزیکی انسان ها از بدو تاسیس جمهوری اسلامی ایران با هر بهانه ای، چه به عنوان مبارزات با منکرات و جرائم کیفری و جنائی و چه به صورت احکام سیاسی، از ویژگی های نهادینه شده این حکومت بوده و هست. در طی ۳۶ سال گذشته، نه تنها با کشتن مجرمین، از تعداد جرائم کیفری و جنائی در ایران کم نشده، بلکه تعداد مصرف‌کنندگان مواد مخدر و معتادین که بیشترین رقم مجرمان کیفری را تشکیل می‌دهند، رو به افزایش گذاشته و اعدام‌ها نتوانسته‌اند از میزان تعداد مجرمین مواد مخدر و قاچاقچیان جلوگیری کنند.
تا به امروز، در هیچ یک از کشورهای جهان دیده نشده است که اعدام به عنوان اشد مجازات، از میزان ارتکاب به جرایم کیفری و جنائی کاسته باشد.
هرچه روند رشد و توسعه جوامع بشری، از دوران بربریت تا کنون، بیشتر با رشد فرهنگی و با بالابردن آگاهی انسان‌ها در فراگیری و آموزش اجتماعی همراه شده، به همان نسبت بیشتر از بکارگیری شیوه های خشن و حذف فیزیکی، دوری جسته است.
 
متاسفانه، تمام دیدگاهای تندرو و عقب‌مانده، جهت توجیه عملکرد خشن و کشتار مردم، به مکتب‌های قرون وسطائی و دوران خیلی پیش از آن متوسل می‌شوند
.
نابودی و کشتن مجرمین، راه چاره مناسبی برای اصلاح یک جامعه و ریشه کن کردن معضلات اجتماعی و مبارزه با خلاف کاران در یک کشور  نیست. تجربه تلخ جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومتی که بیشترین تعداد اعدام شدگان را در میان تمام کشورهای دنیا در کارنامه سیاه خود دارد، بهترین دلیل شکست این شیوه ضد انسانی است.
ما، تلاشگران همبستگی برای حقوق بشر در ایران، از تمام سازمان های بین المللی، به ویژه نهادهای حقوق بشری انتظار داریم که اعتراض جدی خود را به جمهوری اسلامی اعلام داشته و خواستار توقف بلافاصله، هرگونه احکام اعدام گردند.

آقای شولتز،
ما از شما به عنوان بالاترین شخصیت قانون گذاری در اتحادیه اروپا و یکی از نگهبانان کنوانسیون جهانی حقوق بشر، در خواست می‌کنیم تا این کردار غیر انسانی حکومت اسلامی ایران را محکوم ساخته و از نمایندگان پارلمان اروپا و دیگر کشورهای در حال مذاکرات هسته ای با جمهوری اسلامی ایران بخواهید تا لزوم رعایت حقوق بشر، حقوق مدنی و شهروندی مردم ایران از سوی حکومت ایران را در این مذاکرات، در مد نظر داشته باشند و به حکومت‌گران ایران گوشزد کنند. به نظر ما باید تمام روابط و قراردادهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و هسته ای بین ایران و دیگر جوامع بین‌المللی، تنها و تنها، از دریچه احترام به پیمان جهانی حقوق بشر از سوی ایران بگذرد.
همبستگی برای حقوق بشر در ایران
رونوشت:
         خانم آن ـ ماری وندر هیدن،  مسئول بخش ایران
         سازمان ملل
         کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا
         وزارت امور خارجه اروپا
         فدراسیون جهانی حقوق بشر
         سازمان عفو بین الملل
         جامعه حقوق بشر در ایران

امضاء:

۱- اتحاد برای ایران ـ بلژیک
۲- انجمن تئاتر ایران و المان ـ کلن
۳- ﺍﻧﺠﻤﻦ ﭘﻮﯾﺎ/ ﮐﻠﻦ
۴- انجمن حمهوری خواهان ایران - پاریس
۵- انجمن ایران -سوئیس - ژنو
۶- انجمن حقوق بشر و دموکراسی برای ایران/ هامبورگ
۷- انجمن همبستگی با مردم ایران- دالاس
۸- باشگاه جنبش سکولار دمکراسی ایران در لس آنجلس
۹- بنیاد اسماعیل خویی
۱۰- پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایرانی
۱۱- جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران ـ شاخه بلژیک
۱۲- حاميان مادران پارك لاله - دورتموند
۱۳- حاميان مادران پارك لاله - فرزنو
۱۴- حاميان مادران پارك لاله - هامبورگ
۱۵- حاميان مادران پارك لاله - لندن
۱۶- حاميان مادران پارك لاله - مونیخ
۱۷- حامیان مادران پاک لاله (مادران عزادار ایران) جنوب کالیفرنیا
۱۸- ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﻬﺮ/ ﮐﻠﻦ
۱۹- شبکه همبستگی ملی ایرانیان - فرزنو کالیفرنیا
۲۰- صدای موج سبز-جنبش سبز لندن
۲۱- صدای موج سبز-حنبش سبز کاردیف
۲۲- صدای موج سبز-جنبش سبز بیرمنگام
۲۳- فدراسیون اروپرس
۲۴- فعالین حقوق بشر ودموکراسی برای ایران/ هامبورگ
۲۵- كانون فرهنگی و حقوق بشری سيمرغ
۲۶- کانون مدافعان حقوق بشر کردستان
۲۷- كانون فرهنگ و هنر فرزنو
۲۸- کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
۲۹- کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی - پاریس
۳۰- مادران پارك لاله ایران
۳۱- مادران صلح مونترال
۳۲- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشر در ایران (هجا) ـ نیویورک
۳۳- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشر در ایران (هجا) ـ لوس آنجلس
۳۴- همبستگی برای جمهوری عرفی وحقوق بشر درایران (هجا) ـ تورانتو
۳۵- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشر در ایران ـ ونکوور
۳۶- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشر در ایران ـ مونترال
۳۷- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشر در ایران ـ دالاس
۳۸- همایش ایرانیان / هامبورگ



۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۲, شنبه

روز معلم گرامی باد!

!روز معلم گرامی باد


در کشورمان هر سال 12 اردیبهشت را به عنوان روز معلم گرامی می داریم. مناسبت این روز به سال 1340 و اعتصابات معلمان ایران با هدف افزایش حقوقشان برمیگردد. در آن روز معلمان در میدان بهارستان تحصن کردند و مأموران کلانتری از آتش‌نشانی خواستند که روی اعتصاب‌کنندگان آب بپاشند. دکتر ابوالحسن خانعلی، دانش‌آموخته‌ی 29ساله‌ی رشته‌ی معقول و منقول (بعدها: فلسفه) روی ماشین آب‌پاش رفته و شلنگ را از دست مأمور گرفت و نگذاشت که بیش از این روی جمعیت آب بپاشند. مأموران کلانتری که این کار را بی ثمر دیدند، برای ترساندن معلمان، اقدام به تیراندازی هوایی کردند. اما دکتر خانعلی بر اثر اصابت گلوله ای که رئیس کلانتری، سرگرد ناصر شهرستانی به سمت سر او شلیک کرد به شهادت رسید. شش روز پس از شهادت دکتر خانعلی، دولت وقت به نخست وزیری شریف‌امامی استعفا کرد و علی امینی به جانشینی او تعیین شد. محمد درخشش به سمت وزیر فرهنگ منصوب و رفته‌رفته به حقوق معلمان توجه کردند. در اجتماع بزرگ معلمان در 18 اردیبهشت همان سال، معلمان با صدور قطعنامه‌ای روز 12 اردیبهشت را به یادبود اعتصاب موفقیت‌آمیز معلمان و شهادت دکتر ابوالحسن خانعلی روز معلم اعلام کردند و مقرر شد که همه‌ساله در این روز همه‌ی مدارس و مؤسسات فرهنگی در سراسر کشور تعطیل شود و معلمان مراسم خاصی را اجرا کنند.
اما در سال های پس از انقلاب رفته رفته توجه به معلمان و آموزش و پرورش در کشور رو به افول گذاشت. در این سال ها با سیاست های استخدامی تبعیض آمیز، بسیاری از معلمان دلسوز و درستکار با اخراج و یا بازخرید به کناری گذاشته شده اند. در عوض به استخدام افراد نالایقی اقدام شده است که حتی آموزش های ابتدایی حرفه معلمی و دبیری را ندیده اند. نتیجه چیست؟ آن که معلمی که باید با پر و بال دادن به ذهن جستجوگر و خلاق دانش آموز و ایجاد حس همکاری و همبستگی با سایر همکلاسیان، به شکوفایی و رشد او و در نتیجه جامعه همت گمارد، در عوض با سرکوب حس پرسشگری و کنجکاوی او و تشویق او به دروغ گویی و ریاکاری و له کردن دیگران در ازای پیشرفت خود، می پردازد. نتیجه نهایی همانا به قهقرا رفتن سیستم آموزش و پرورشی است که در عوض تربیت انسان هایی بالغ و شایسته، به شکنجه و سرکوب کودکان و نوجوانان ما می پردازد.
وضعیت معلمان قراردادی و حق التدریسی زخم دیگری است بر پیکر آموزش و پرورش، اینان با وجود دریافت حقوقی بسیار ناعادلانه از امنیت شغلی نیز بی بهره هستند. بازنشستگان به شکلی دیگر در عذاب و شکنجه زندگی می کنند. آنان به کلی فراموش شده اند، حقوق اندک، هزینه های کمرشکن زندگی، تورم روزافزون و عوارض سنین پیری وضعیت بدی برای آنان فراهم آورده است.
بسیاری از معلمین بارها و بارها در تجمعات مختلف به وضعیت خود اعتراض کرده اند. تعدادی از آنان اینک به همین دلیل در زندان به سر می برند برای نمونه می توان به مهدی فراحی شاندیز، رسول بداغی، عبدالرضا قنبری، محمد داوری، محمود باقری، علی پورسلیمان، محمدامین آگوشی و در روزهای اخیر به دستگیری علیرضا هاشمی دبیرکل سازمان معلمان ایران اشاره کرد. هم چنین در چند روز اخیر و در آستانه روز معلم رسول بداغی عضو هیات مدیره‌ "کانون صنفی معلمان ایران" به مکان نامعلومی منتقل شده است.
با تمام دستگیری ها و فشارهایی که بر معلمان وارد می شود آنان ایستاده اند و در اعتراض به شرایط بد شغلی و معیشتی و اجتماعی خود معترض هستند. این اعتراضات دیر یا زود به ثمر خواهد نشست. آنان هر چه بیشتر هم صدا و همگام باشند رسیدن به مقصد و مقصودشان آسانتر خواهد شد.
در اینجا لازم است تا یاد معلمان آزاده: فرزاد کمانگر، هادی راشدی و هاشم شعبانی را که در سال های اخیر توسط رژیم جمهوری اسلامی اعدام شدند، گرامی بداریم.
مادران پارک لاله ایران حمایت خود را از خواسته های برحق معلمان اعلام می کند و خواهان آزادی تمام معلمان دربند است.

مادران پارک لاله

یازدهم اردیبهشت 1394