!من یک زن ام ایستاده درمقابل سختی ها پرتوان ومقاوم
اگر سرخ، سیاه، سفید یا زرد باشم، من یک زنم، ولی بر پایم زنجیری است، زنجیر قوانین مردسالار. 104 ساله شدم، 104 سالگی هم سنی است. امروز شادم، اگر چه شاید تا خوشبختیام سالهای زیادی مانده باشد. برای به دست آوردن این خوشی روزهای زیادی را پشت سر گذاشتهام، از جادهها و راههای سخت، از دریاها و کوهها عبور کردهام، ولی احساس میکنم هنوز راه زیادی مانده است. امروز، در سن 104 سالگی، خود را درخت تنومندی میبینم که شاخ و برگهایم در سراسر جهان گسترانیده و در همه جا ریشه دوانده و سایهبانی شدهام.
از این احساس بر خود میبالم. دخترانم در همه جا هستند، صدایشان را از فرسنگها راه دور میشنوم که آزادی و برابری را فریاد میزنند.
دخترانم از زور و نابرابری خشمگیناند.
در روز تولدم هزاران شمع میافروزند و اتحاد خود را جشن میگیرند و من شادم از این که توانستم به آنها بیاموزم که از برای رهایی سکوت نکنند. با همه اینها، غمی در دلم آشیان دارد.
غمگینم از فرزندان دیگرم، آنها نیز در دستان من بزرگ شدهاند، همانها که یک روز پدر، برادر و همسرم بودهاند، ولی وقتی بر کرسیهای قدرت نشستند و زمانی که قلم در دست گرفتند، مرا هیچ انگاشتند. در برابرخواستههایم قد بر افراشتند و مرا مورد خشم و غضب قرار دادند و به اولیه ترین حقوق انسانیام تجاوز کردند.
و من از روزی که زن زاده شدهام، با این رنج نامهها بزرگ شدم و حق انتخاب من با قوانین زن ستیز سرمایهداری و دینمداری نادیده انگاشته و در زیر لایههای زور و خشونت پایمال شده است.
ولی من هستم و روز به روز هم بزرگتر میشوم. هستم تا به آنها بفهمانم که جهان فقط با همراه و همسان بودن من و او پایدارخواهد ماند. هستم تا با دستانم رنج نامههای خشونت را پاره کنم و با فریادم بگویم: اگر سیاهم یا سفید، آفریقایی یا اروپایی، ایرانی، ترک یا عرب، ولی یک زنم و میخواهم جهانی از نو بسازم، به دور از خشونت و نابرابری. نه کالای پشت ویترین باشم و نه انسانی دست دوم برای زایش و بودن در آشپزخانه، من یک زنم.
«روز زن بر تمام زنان ایران و جهان مبارک باد»
یکی از مادران پارک لاله
15 اسفند 93
http://www.mpliran.org/2015/03/blog-post_6.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر