برای عبدالفتاح سلطانی
بالاخره بعد از ۴ سال و ۴ ماه زندان، به آقای عبدالفتاح سلطانی، ۸ روزی مرخصی دادند. او که بیش از یک سوم دوران محکومیت ۱۰ سالهاش را گذرانده، بر اساس قوانین جاری میتواند از آزادی مشروط برخوردار شود. اما پیشتر نیز با مرخصی پزشکی او به دلیل سر موضع بودن وی مخالفت شده بود. همچنین پرونده ایشان بیش از دو سال و نیم است که در انتظار دستور ریاست قوه قضائیه برای برخورداری از برگزاری دادرسی بلاتکلیف مانده است.
او دفاع از پروندههای حساس سیاسی و نیز حقوق بشری زیادی را برعهده داشته است. عبدالفتاح سلطانی همچنین یکی از بنیان گزاران "کانون دفاع از حقوق بشر" است. وظایف عمده این کانون شامل: ارائه خدمات وکالتی رایگان برای زندانیان سیاسی و عقیدتی، حمایت از خانواده این زندانیان، انتشار منظم گزارشهایی درباره وضعیت حقوق بشر، سازماندهی نشستهای مطبوعاتی، کمک به توسعه گروههای مدنی و حقوق بشری، تسهیل ارتباط میان فعالین و روشنفکران، سازماندهی کارگاههای آموزشی رایگان و ارائه جوایز حقوق بشری میباشد.
این وکیل توانا تاکنون سه بار زندانی شده است که آخرین بار در شهریورماه ۱۳۹۰ بود که برای دفاع از متهمان جامعه بهایی آماده میشد. او در اسفندماه ۱۳۹۰، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی پیر عباسی به ۱۸ سال حبس در تبعید به شهر برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد که در مرحله تجدید نظرحکم حبس به ١٣ سال کاهش یافت و این حکم با اعمال ماده ۱۳۴ به ۱۰ سال تقلیل یافت.
عبدالفتاح سلطانی از آن زمان تا چند روز پیش در زندان اوین به سر میبرد. او در زندان هم دست از تلاش و دفاع حقوق بشری دست برنداشت، چنانکه طبق گفته خانم معصومه دهقان (همسرش)، روی پروندههایی کار میکرد. (۱)آقای سلطانی همچنین به همراه چند زندانی دیگر در بند ۳۵۰ اوین در اعتراض به عدم اعطای مرخصی استعلاجی به سی زندانی دیگر دست به اعتصاب غذا زد. سلامتی جسمی او در این مدت آسیب فراوان دید، زخم معده، کم خونی و بیماریهای گوارشی که علیرغم نگرانیها درباره وضعیت سلامت وی تقاضای مرخصی استعلاجی خانواده حتی با سپردن وثیقه رد شد. همچنین بارها به دلیل بیماری قلبی و فشار خون به بهداری زندان مراجعه کرده و در سال ۱۳۹۲ برای ۴۱ روز در بیمارستان بستری بود که قبل از بهبودی کامل به زندان بازگردانده شد.
این انسان آزاداندیش به خاطر استواری و پافشاری بر حق خود و موکلاناش بسیار آسیب دیده و محرومیتهای فراوانی متحمل شده است. آیا عدالتی که جمهوری اسلامی از آن دم میزند، همین است، در بند کردن افراد آزاده، و تنبیه کردن کسانی که در مقابل پایمال شدن حق خود و دیگران میایستند و بریدن نفس و صدای معترضین؟ اما پاسخ این وکیل مبارز به این گرفتن و بستنها خود جواب دندان شکنی برای کوردلان و جزم اندیشانی است که راه حلی جز خفه کردن صداهای غیر همسو با خود ندارند و فریب و ستمگری و بیداد شیوهی حکومتشان است. آقای سلطانی، در پیامی به مناسبت سال نو ضمن تبریک به هموطناناش گفت "شاید بتوانند چشم، گوش و دهان شما ببندند، اما هرگز نمیتوانند افکار شما را زندانی کنند." (۲)
زنده باد شهامت چنین زنان و مردان استواری که ایستادگی بر حق برای دستیابی به حقوق انسانها را انتخاب کردهاند و در قلب مردم خود جای دارند!
http://www.mpliran.net/2016/01/blog-post_52.html
یکی از مادران پارک لاله ایران
یکم بهمنماه ۱۳۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر