زنان و سرمایه داری
انقلاب صنعتی قرن 18 در انگلستان و دیگر کشورها تغییرات عظیمی را در شیوه تولید و مناسبات کار به وجود آورد. انقلاب در سه زمینه بافندگی، ذغال سنگ و ذوب آهن بیشتر نمود یافت و باعث گسترش استعمار اروپایی در کشورهای آسیایی و آفریقایی و همچنین بهره کشی کارگران در داخل آن کشور ها شد. این انقلاب باعث تاسیس کارخانجات مختلف گردید و در همین راستا موجب پیدایش شهرهای جدید و به تبع آن روند مهاجرت به این شهرها برای پیدا کردن کار بود. شهرهایی همچون منچستر و لیدز که قبل از انقلاب صنعتی، روستایی بیش نبودند. در این دوره به دو مرکز مهم تبدیل شدند و اکثریت جمعیت این شهرها را نیروی کار تشکیل می داد که در کارخانجات جدید مشغول به کار شده بودند.
به دنبال انقلاب صنعتی در انگلستان با فاصله های زمانی متفاوت این شرایط در دیگر کشوهای اروپایی بوقوع پیوست. آخرین کشوری که شاهد این تغییرات بود ژاپن بود. این تغییرات مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جدیدی را به همراه داشت. تضاد کار و سرمایه به تدریج به اشکال مختلف با زوال فئودالیسم و زایش سرمایه داری، نیروی کار پراکنده در زمین های کشاورزی و صنایع دستی را در شهرهای جدید گرد هم آورد. این نیروی کار شامل مردان، زنان و کودکان بودند. افزایش جمعیت این شهرها نشاندهنده این بود که سرمایه داری برای تولید به نیروی کار بیشتری احتیاج داشت. ورود زنان و کودکان در عرصه تولید نه برای مشارکت دادن آنان درامور اجتماعی، بلکه برای سوداندوزی بیشتر بود. چون نیروی کار ارزن تری بودند.
با گذشت زمان حتی در بعضی از کارخانجات تعداد زنان یا برابر مردان و یا بیشتر از مردان شده بود.با اینکه مردان هم در مقابل کار طاقت فرسا، دستمزد کمی می گرفتند، ولی ستمی که بر زنان می رفت خیلی بیشتر بود و از حقوق و مزایای بسیار کمتری برخوردار بودند. زنانی که سن بالاتری داشتند و تجربه کار بیشتری داشتند با اینکه حقوقشان از دیگر زنان و کودکان بیشتر بود، ولی باز یک سوم همان حقوق اندک مردان را هم نمی گرفتند. به همین دلیل سرمایه داران ترجیح می دادند و می دهند که برای سود اندوزی بیشتر از زنان کم سن وسال و کودکان استفاده کنند. هر چه سن کارگر کمتر باشد، دستمزد او هم کمتر است.با شناخت روش های غیرانسانی سرمایه داران برای کسب سود بیشتر، به چهره کریه آنان بهتر پی می بریم.
افزایش کارگران زن در قرن نوزدهم و غیرانسانی بودن شرایط طاقت فرسای کار همراه با دستمزدهای ناچیز، باعث پیدایش ناآرامی های متعددی شد که زنان در آن نقش عمده را داشتند.
حضور زنان در کنار مردان در تظاهرات و همچنین حضور مستقل زنان در تظاهراتی که علیه این شرایط ناگوار برپا می شد، نشاندهنده شرایط سخت حاکم بر زنان در زمنیه های کاری و خانوادگی بود.این شرایط دشوار زمینه های پیدایش حرکت ها و جنبش هایی گردید که به تدریج خواسته های زنان نیز در آن گنجانده شد. با بررسی اجمالی وضعیت زنان کارگر آمریکا در آن زمان، به وضعیت بسیار دشوار زنان پی می بریم . زنان کارگر در اوایل قرن نوزدهم باید روزانه 17 ساعت کار می کردند. حقوق آنان بیش از 2دلار در هفته نبود . هر گونه اعتراض به شرایط کاری، باعث اخراج آنان می گردید.محیط های کاری، تاریک و نمور، سرد و غیربهداشتی، همراه با گرد و غبار بود که بیماری های بسیار سخت را موجب می شد. با وجود چنین شرایط سختی، برای برون رفت از این شرایط، زمینه ایجاد اتحادیه های کارگری زنان در بین آنان هر چه بیشتر تقویت یافت. ظهور اولین اتحادیه های کارگری زنان در آمریکا، به دهه 1820 بر می گردد.تشکیل این اتحادیه ها بسیار اهمیت داشت. این اتحادیه ها توانستند دستمزد اعضا را به دو برابر بیشتر از کسانی که عضو نبودند، تغییر دهند
برای کسب شرایط بهتر، اعتصاب های گوناگون کارگری برپا شد، دو اتفاق مهم در قرن نوزدهم در آمریکا به وقوع پیوست که هر دو در ارتباط با محیط های کارگری بود و نشاندهنده سبعیت نظام سرمایه داری نسبت به کارگران بود که هنوز در حکم دو سنت تاریخی زحمتکشان هر ساله، سالروزشان برگزار می شود. سرکوب کارگران شیکاگو در سال 886 ، که بعد ها به نام روز جهانی کارگر نام گذاری شد، و اعتراضات کارگری 8 مارس در سال 1857 در نیویورک که در آن کارگران خواستار 10 ساعت کار و حقوق برابر برای زنان بودند، که با نام روز جهانی زن، هر ساله برگزار می شود.
زحمتکشان جهان هر سال با برپایی سالروز این دو روز، در راه کسب شرایط بهتر تلاش می کنند.
برغم پیروزی های مقطعی در اینجا و آنجا، بطور کلی تغییرات کیفی در زندگی کارگران بوجود نیامده است. سرمایه داری به واسطه قدرت مالی و در اختیار داشتن دولت و ارگان های سرکوب، بارها و بارها جنایت های بی شماری بر ضد معترضان به مرحله اجرا در آورده است.
اعتصاب زنان کارگر در نیویورک در سال 1909 که در آن بیش از بیست تا سی هزار نفر حضور داشتند به مدت 13 هفته در هوای سرد زمستانی ادامه یافت که با سرکوب شدید پلیس همرا بود. یکسال پس از جریان اعتصاب زنان، آتش سوزی مهیبی در آن محل اتفاق افتاد که به دلیل نداشتن شرایط ایمنی، منجر به جان باختن146 کارگر زن شد . جالب اینجاست که دادگاه در جریان محاکمه صاحبان کارخانه فقط یکی از آن ها را به 20 دلار جریمه محکوم کرد و به ازای هر کشته 75 دلار به بازماندگان قربانیان داد . مروری بر حوادث کارگری در سرتاسر دنیا از گذشته تا کنون نشان دهنده ماهیت ضد انسانی سرمایه داری و بی ارزش بودن جان انسان ها برای آنان است. با شناخت این ماهیت بیشتر بر لزوم تشکیل اتحادیه ها و سندیکاهایی که بتوانند مدافع واقعی حقوق زحمتکشان باشند احساس می شود.
صاحبان زر و زور در تمام دنیا با به کارگیری ترفند های مختلف جلوی ایجاد این تشکلات را می گیرند . صاحبان قدرت فرق نمی کند که زیر چه پوششی باشند . به هر شکلی که هستند برای متفرق کردن نیروی کار و متحد نشدن آنان، تمام سعی خود را بکار می گیرند . از اعتقادات مذهبی، ملی، سیاسی و ... مردم استفاده می کنند، تا نیروی کار را متفرق کنند و به چپاول سیری ناپذیر خود ادامه دهند.
در این ارتباط سعی می کنند که سنت کارگران را چند باره کنند. برای به انحراف کشاندن مبارزه زحمتکشان تشکیلات زرد بوجود بیاورند تا در کنار مطرح کردن خواستهای کارگران، مبارزه ی آنان را به انحراف بکشاند و در کنار آن با کم رنگ کردن روز واقعی زحمتکشان، آن را زیر سوال ببرند و به جای آن، روزهای دیگری را به جای روزی که همه زنان جهان علیه نابرابری در میدان هستند، پیش بکشند تا بدینوسیله بتوانند جلوی همبستگی آنان را بگیرند. در ایران همیشه در گذشته سعی می کردند به جای روز زن، که روز مبارزه زنان برای رسیدن به حقوق واقعی خود، چه در زمینه جنسیتی و چه در زمینه ی اقتصادی و برابر حقوقی با مردان است را با برگزاری روز ن به مناسبت روز تولد فرح و در جمهوری اسلامی، زمان تولد یا وفات حضرت فاطمه مخدوش کنند، سرمایه داری با مطرح کردن این روزها سعی می کند که ماهیت طبقاتی و مبارزاتی آن را کم رنگ کند و در نهایت جلوی تشکیل اتحادیه ها و سندیکاهای آنان را بگیرند و در صورتیکه که نتوانند جلوی ایجاد تشکل های واقعی را بگیرند سعی می کنند که رهبران آنها را به انحراف بکشانند. البته اکثرا سعی شان به بیراهه می رود. ولی زنان باید بدانند که مبارزه برای رهایی از بند ستم طبقاتی و جنسیتی و کسب آزادی، دشوار است و صاحبان سرمایه با در دست داشتن ارگان های نظامی و قدرت، تمام تلاش خود را برای سرکوب این مبارزات انجام می دهند
تنها چاره ی دستیابی زنان برای رسیدن به حقوقشان در همه ی زمینه ها، اتحاد و ایجاد تشکیلات واقعی زنان است.
یکی دیگر از برنامه هایی که سرمایه داری برای اینکه به منابع کشورها، مخصوصا آسیایی و آفریقایی دسترسی پیدا کند و در ضمن برای یافتن بازار برای فروش محصولات خود، بخصوص تولیداتی که در زرادخانه های خود بوجود می آورد. برپا کردن آتش جنگ و خونریزی است ، برای اینکار، نظام سرمایه داری برای بقای خود، چهره آزادیخواه و طالب دموکراسی به خود می گیرد. با سر و صدا و انگشت گذاشتن روی دل نگرانی ها و مسایل موجود در کشورهایی که در آن کشورها نظام های دیکتاتوری حکومت می کند و در کل در هر کجای دنیا که صدای اعتراضی برمی خیزد، سرمایه داری با تبلیغات سعی در به انحراف کشیدن آن جریان می کند. در حالی که هنوز زنان کشورهای سرمایه داری به حقوق خود دست نیافته اند، با سرو صدا، پرچم دفاع از زنان کشورهای جهان سوم را علم می کند تا افکار مردم جان به لب رسیده را به طرف خود جلب کند. در کشورهای خاورمیانه بهار عربی را مطرح می کنند و با برداشتن دیکتاتورها سعی می کنند که مهره های خود را به جای آنان بگمارند.حوادث عراق و کشورهای خاورمیانه گواه این سیاست است.
برای شکست این سیاست و پیروزی واقعی مردم زحمتکش ایران و بخصوص زنان که همیشه پرچم دار مبارزات علیه ظلم، هستند، باید بدانند و آگاهانه به لزوم ایجاد اتحادیه ها و سندیکاهای مخصوص به خودشان پی ببرند و بدانند که چاره ای جز اتحاد و همبستگی در برابر زورمندان، برای ایجاد ایرانی آزاد و آباد و در کنار آن دسترسی به برابر حقوقی ندارند.
با عمیق تر شدن جنبش مردم و بخصوص زنان ماهیت سرمایه داری برای نیروی کار بیشتر روشن می شود.
جنبش زنان باید هشیار باشد و روز جهانی زن که روز مبارزه حقانیت نیرو کار علیه سبعیت سرمایه داری است را به روز آزادی، به روز کسب هر چه بیشتر حقوق خود تبدیل کند.
برای تکرار نشدن تاریخ شکست مبارزات مردم. باید با دقت آنرا بررسی کرد، و راه کارهای بهتری را برای پیروزی در پیش گرفت.
هر ساله، جنبش زنان در جهان برای دستیابی به حقوق خود جلساتی را تشکیل می دهد و در آن به بررسی نقص حقوق زنان در جهان می پردازند و متعاقب آن در مورد موارد کنوانسیون، به بحث و گفتگو می پردازند و برای هر چه پربار شدن آن تلاش می کنند. برگزارکنندگان، از دولت های جهان می خواهند که با پذیرفتن مواد این کنوانسیون ها ، خود را ملزم به اجرای آن در کشورشان بنمایند.
متاسفانه در ایران به دلایل مختلف از پذیرفتن مفاد کنوانسیون حقوق زنان سر باز می زنند.
زنان ایران همواره با تمامی زنان دنیا برای به تحقق پیوستن حقوق خود مبارزه کرده و مبارزه می کنند.
به امید پیروزی تمامی زنان ایران و جهان!
یکی از مادران پارک لاله
15/12/91
15/12/91
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر