مادران پارک لاله ایران
خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم.
خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.
۱۳۹۳ آذر ۱۶, یکشنبه
۱۳۹۳ آذر ۱۰, دوشنبه
گرامی داشت روز جهانی حقوق بشر
گرامی داشت روز جهانی حقوق بشر
در گرامی داشت روز جهانی حقوق بشر و در اعتراض به نقض همه جانبه قوانین
حقوق بشری در ایران، حامیان مادران پارک لاله دورتموند به همراه دیگر انسان های
آزادیخواه, در همبستگی با جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی
در شهر کلن, که برای بیست و هفتمین بار مراسمی به این مناسبت بر گزار
.می کنند, شرکت خواهند کرد
در گرامی داشت روز جهانی حقوق بشر, صدای داد خواهی زنانی باشیم
که هر روز به شکل تازه ایی مورد تجاوز قرار می گیرند, دیروز با اسید
و امروز با چاقو! در این روز صدای دادخواهی مادران و خانواده هایی
باشیم که سالهاست در راه دادخواهی و رسیدن به عدالت اجتمایی, زندگی
و جان و روح خود را فدا کرده اند! در این روز صدای زندانیان سیاسی - عقیدتی
باشیم که در راه آزادی و دمکراسی بهترین سال های زندگی خود
!را در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم جمهوری اسلامی سپری می کنند
درگرامی داشت روز جهانی حقوق بشر, با تمام توان خود در افشای هر چه بیشتر
!جنایات رژیم جمهوری اسلامی ایران بکوشیم
نه به اعدام, نه به خشونت بر زنان, آری به زندگی
حامیان مادران پارک لاله دورتموند
شنبه ششم دسامبر ٢٠١٤ ساعت پانزده و سی دقیقه
مقابل در ورودی بانهوف اصلی
کلن
۱۳۹۳ آذر ۹, یکشنبه
در روز جهانی حقوق بشر علیه ناقضان حقوق بشر درایران بپا خیزیم
در
روز جهانی حقوق بشر علیه ناقضان حقوق بشر
درایران بپا خیزیم
در
سالگرد صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر، ما
نهادهای ایرانی مدافع حقوق بشر، با کمال
تأسف به آگاهی بشریت متمدن و دیگر مدافعان
حقوق بشر در سرتاسر جهان می رسانیم که
افزایش آمار اعدامها، بازداشتها و
محاکمات غیرقانونی روزنامه نگاران،
دگراندیشان، فعالان سیاسی، کارگری،
دانشجویی،حقوق بشری و اسیدپاشی به زنان
ایران، همه حکایت از وخیم تر شدن وضعیت
حقوق بشر در ایران دارند.
جمهوری
اسلامی ایران، جان، مال و زندگی مردم را
به سخره گرفته است و به قوانین بین المللی
حقوق بشری که پای آنها را امضا کرده است،
به هیچ وجه پایبند نیست.
ابتدایی
ترین حقوق انسانی شهروندان ایرانی، از
همان آغاز برقراری حکومت اسلامی، در میهن
ما پایمال شده است.
امروزه
همچنان نقض آشکار پیمان جهانی حقوق بشر
با تصویب قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و
اسید پاشی بر روی آنها با هدف ایجاد ترس
و وحشت در جامعه ادامه دارد.
فشار
بر دگراندیشان، اقلیتهای مذهبی، قومی
و همجنسگرایان تشدید میشود.
سیاست
افزایش جمعیت و تبلیغ آن از طرف مراجع
مذهبی و رسانه های وابسته به نظام و محروم
کردن ایرانیان از حقوق شهروندی، رسوایی
دوباره ای برای خودکامگان حکومتی میباشد.
اکنون،
نادیده گرفتن حقوق بشر در ایران، با
محدودتر ساختن آزادیهای دمکراتیک بسان
دوران قرون وسطا، در مجلس فرمایشی ـ نمایشی
به اوج خود رسیده است.
حکومت
ایران مانند سالهای گذشته همچنان در
صدر جدول کشورهای ناقض حقوق بشر در دنیا
قرار دارد.
به
رغم اعتراضهای مکرر نهادهای ایرانی و
جهانی، نسبت به موارد نقض حقوق بشر در
کشور ما، حکومتگران اسلامی کوچکترین
توجهی به آنها نمی کنند.
با این
که قطعنامه های فراوانی در محکومیت پایمال
کنندگان حقوق بشر در ایران به تصویب رسیده
اند، سران حکومت اسلامی برای توجیه جنایات
خویش، همچنان به قوانین شرعی ۱۴
قرن پیش استناد میکنند و با شدّت بیشتری
به اعمال پلید و ضد بشری خود ادامه میدهند.
حکومت
مذهبی حاکم بر ایران و سیستم قضائی آن،
با استناد به قوانین شرعی و سنتهای عقب
مانده جوامع قبیله ای، شهروندان ایرانی
را از حقوق مدنی یک جامعه نوین و در حال
پیشرفت محروم کرده است.
این
حکومت قوانین ضدبشری مانند قانون قصاص،
اعدام، سنگسار، قطع عضو، شلاق و غیره را
اجرا میکند.
زنان
ایرانی را که نیمی از جمعیت کشورند، مورد
اذیت و آزار و تبعیض قرار میدهد و تلاش
میکند تا حضور آنان را در عرصه های حیات
اجتماعی کمرنگ سازد.
با عدم
رعایت حقوق شهروندی، هرگونه سرپیچی از
قوانین ضد بشری حکومت اسلامی را با زندان،
شکنجه و اعدام پاسخ میدهد.
در طی
۳۷
سال گذشته، هزاران شهروند ایرانی به
استناد همان قوانین ضد بشری، در دادگاه
های دربسته و غیرصالحه، بدون حضور وکیل
مدافع، هیئت منصفه، رسانه های همگانی و
حق دفاع، به زندانهای دراز مدت یا اعدام
محکوم شده اند.
چندی
پیش، محمد جواد لاریجانی در مقام «دبیر
ستاد حقوق بشر قوه قضائیه جمهوری اسلامی
ایران»
و در
راس هیأت اعزامی به کنفرانس بررسی اداوری
وضعیت حقوق بشر در ایران که در مقر کمیساریای
حقوق بشر در ژنو برگزار شد، شرکت کرد.
وی مانند
گذشته، بازهم در برابر دیدگان جهانیان
از اعدام ها، تبعیض ها، جنایات دولتی و
موارد نقض حقوق بشر که همه روزه در ایران
جریان دارند، دفاع کرد.
او ادعا
نمود که در هیچ جای دنیا مانند ایران
اسلامی حقوق بشر رعایت نمیشود.
لاریجانی
مجازات اعدام و قانون قصاص را از شاخصه
های ارزشمند سیستم قضائی ایران دانست!
این
هیأت اعزامی، در پاسخ به درخواست ۱۰۷
کشور جهان برای پایبند بودن حکومت ایران
به اعلامیه جهانی حقوق بشر، با توسل به
دروغگویی، بار دیگر به همگان نشان داد که
با وجود قوه قضائیه غیر مستقل و وعده های
دروغین رئیس جمهور (حسن
روحانی)،
حکومت ضد بشری ایران قصد هیچگونه بازنگری
در پرونده ضد حقوق بشری خود ندارد.
ما
از شخصیتها، نهادها، مجامع مدافع حقوق
بشر و وجدانهای بیدار در سرتاسر جهان
درخواست مینمائیم که در کارزار جهانی
برای دفاع از حقوق شهروندی و مبارزات مردم
رنج کشیده ایران، افشای جنایات حکومت
اسلامی و نقض فزاینده حقوق انسانی در
ایران پشتیبانی نمایند و اجازه ندهند که
حکومت داعشی حاکم بر سرزمین ما، با پرچم
دروغین و بیمعنای «حقوق
بشر اسلامی»،
همچنان به جنایات و نقض حقوق بشر ادامه
دهد.
همبستگی
برای حقوق بشر درایران
7
آذر
1393
- 28 نوامیر
2014
امضاء
ها:
- مادران پارک لاله ایران
- اتحاد برای ایران ـ بلژیک
- انجمن ایران-سوئیس/ ژنو
- انجمن تئاتر ایران و آلمان
- انجمن جمهوریخواهان ایران – پاریس
- انجمن حقوق بشر و دموکراسی برای ایران/هامبورگ
- انجمن زنان ایرانی در مونترال
- انجمن همبستگی با مردم ایران- دالاس
- باشگاه جنبش سکولار دمکراسی در لس آنجلس
- بنیاد اسماعیل خویی
- پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران
- حامیان مادران پارک لاله - دورتموند
- حامیان مادران پارک لاله - فرزنو
- حامیان مادران پارک لاله - هامبورگ
- حامیان مادران پارک لاله -مونیخ
- حامیان مادرن پارک لاله( مادران عزادار ایران) جنوب کالیفرنیا
- خانه همبستگی مهر/ کلن
- شبکه همبستگی ملی ایرانیان فرزنو- کالیفرنیا
- صداى موج سبز - جنبش سبز بيرمنگام
- صداى موج سبز - جنبش سبز كارديف
- صداى موج سبز - جنبش سبز لندن
- فدراسیون اروپرس
- فعالین حقوق بشر و دمکراسی برای ایران/هامبورگ
- كانون سيمرغ دورتموند
- كانون فرهنگ و هنر فرزنو – کالیفرنیا
- کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
- کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران-شیکاگو
- کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی – پاریس
- مادران صلح مونترال
- همایش ایرانیان/هامبورگ
- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشردر ایران- مونترال
- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشردرایران ـ لوس آنجلس
- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشردرایران ـ نیویورک
- همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشردرایران ـ ونکوور
۱۳۹۳ آذر ۶, پنجشنبه
ناگفتههایی از بیرون خانه فروهرها
ناگفتههایی از بیرون خانه فروهرها در گزارشهای ارسالی برای مادران پارک لاله
گزارش اول:
ساعت سه و نیم به کوچه مرادزاده رسیدم. از هر دو طرف کوچه را بسته بودند و راه نمیدادند. من هم سر کوچه ایستادم و با آنها بحث کردم. به تدریج عده ای آمدند، ولی کمتر از پارسال بودند. بعد از مدتی به ما گفتند پراکنده شوید، ولی ما در خیابان اصلی ایستادیم. چیزی که خیلی توجه را جلب میکرد، روحیه معترض مردمی بود که حضور یافته بودند، هیچ کدام از تهدیدهای ماموران نمیترسیدند و اعتراض میکردند. مخصوصا چند دختر جوان که شاید هنگام این جنایت هولناک دو یا سه سالشان بوده است و دیگری خانم مسن و بیماری که ناشتا از بیمارستان آمده بود و تا ساعت نزدیک پنج و نیم ایستاد و داشت حالش بهم میخورد که تاکسی گرفتیم و او را راهی منزل کردیم. مردم دلیل اجتماع ما را میپرسیدند و ما علتاش را میگفتیم، تا اینکه حدود ساعت پنج و ربع گفتند بروید. ما مقاومت کردیم ولی آنها قدم به قدم ما را بدرقه کردند که از سر کوچه دور شویم. ما هم میرفتیم و دوباره بر میگشتیم تا حدود ساعت شش و نیم آنهایی که داخل ساختمان بودند، بیرون آمدند. متاسفانه امسال خیلی نیامده بودند و افرادی که از داخل آمدند نیز حدود بیست نفر بودند. یکی از خانمها که این چند ساعت را به سختی ایستاده بود، زمین خورد و دستاش آسیب دید ولی خم به ابرو نیاورد. نرگس محمدی و مادر ستار و دو سه نفر دیگر هم از طرف دیگر کوچه وارد شدند که ماموران به آنها هم اجازه ندادند که به خانه فروهرها بروند و بعد از مدت کوتاهی رفتند.
این گردهم آییها مزایای دیگری هم دارد، این که به همدیگر روحیه میدهیم و روحیه میگیریم و هر دفعه با آدمهای جدیدی آشنا میشویم و بعد فکر میکنیم که چندین برابر این آدمها در خانهها یا محل کارشان هستند که هم فکر تو میباشند و بیشتر قوت قلب میگیریم. با این که نگذاشتند به داخل خانه فروهاها برویم و با پرستو این زن آزاده و شجاع که از راه دوری آمده بود، ابراز همدردی کنیم، ولی خوشحال بودیم که در همین حد توانسته ایم نشان دهیم که نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم و بلاخره باید روزی پاسخ گوی این همه بی عدالتی باشند.
گزارش دوم:
من حدود دو و نیم آنجا بودم، چندین ماشین نیروی انتظامی و تعداد زیادی لباس شخصی دور و بر کوچه بودند. سر کوچه مرادزاده را هم که کامل بسته بودند و نمیگذاشتند کسی وارد شود. پروانه میلانی با پاهای باندپیچی شده و واکر به اتفاق همسرش از ماشین پیاده شدند. آنها دسته گلی زیبا برای پرستو فروهر گرفته بود و هر چه اصرار کردند که بگذارند به داخل بروند، ماموران نگذاشتند. بلاخره او خواست که دسته گلاش را به داخل بفرستند که پس از کلی اصرار و عکس و فیلم قبول کردند، ولی خانم میلانی حاضر نبود گلهایش را به آنها بدهد، زیرا میترسید گلها را زیر پا له کنند و خواست از داخل کسی بیاید و گلها را بگیرد و بالاخره پیرمردی را صدا زدند و آمد و دسته گل را گرفت. او که به سختی روی پاهایش ایستاده بود را سوار ماشین کردیم و به خانه فرستادیم، ما را هم از سر کوچه راندند و آن طرف خیابان ایستادیم. آقای زرافشان با عصا، شهناز اکملی، دخترش و تعدادی دیگر از دوستان هم آمده بودند. پس از مدتی منصوره بهکیش هم آمد و به سر کوچه رفت تا شاید بتواند داخل کوچه شود، جلوی او را هم گرفتند و دورش جمع شدند و از او عکس و فیلم گرفتند و بالاخره او را هم از سر کوچه دور کردند و او هم به ما ملحق شد. تعدادی دیگر هم میآمدند و به ما میپیوستند. نرگس محمدی و مادر ستار هم آمدند و آنها را هم نگذاشتند به داخل بروند و نزد ما آمدند. مدتی آنجا ایستادیم ولی نیروهای امنیتی و لباس شخصی که دیدند جمعیتمان دارد زیاد میشود، آمدند و ما را از آنجا راندند، ما هم بر ایستادن اصرار میکردیم، ولی نمیگذاشتند و دایم محترمانه تهدیدمان میکردند. موبایل یکی از جوانها که از جمعیت عکس گرفته بود را گرفتند. مادر مصطفی به مامور اعتراض کرد و گفت چرا موبایل پسرم را میگیرید، مامور گفت پسر تو را که کشته اند، گفت فرقی نمیکند او هم پسر من است. او و منصوره بهکیش به دنبال جوان و ماموران راه افتادند و اعتراض کردند. ماموران میگفتند با او کاری نداریم، فقط عکسها را پاک میکنیم و پس میدهیم، ولی موبایل را بردند و آن جوان و این دو عزیز به دنبال ماموران میدویدند و بالاخره موبایل او را به همراه کارت شناسایی یکی از اقوامش گرفتند و گفتند فردا به کلانتری بیا و پس بگیر.
تعداد ماموران دایم بیشتر و بیشتر میشد و دور ما حلقه زده بودند و با اشکال مختلف ما را از آنجا دور میکردند. مردم محل و کارگران ساختمانی ایستاده بودند و ما را تماشا میکردند و برخی هم برای ما دست تکان میدادند. ما خیلی آرام آرام میرفتیم تا دیگر دوستان هم برسند و به ما ملحق شوند. کمی هم شعار دادیم " دادخواهیم این بیداد را" و بعد به سمت خیابان مقابل سعدی و سپس به سمت شمال حرکت کردیم. در این خیابان دیگر نیروهای انتظامی نیامدند و تنها لباس شخصیها در جلو و پشت سر ما ایستاده بودند و ما را میپایدند، ولی وقتی دیدند ما نمیخواهیم متفرق شویم و در خیابان به حالت اعتراض به راه افتاده ایم و عکس دسته جمعی میگیریم، ماموران انتظامی را به دنبال ما فرستادند. با خود گفتیم شاید بتوانیم از خیابان پشتی به سمت خانه برویم که آنجا هم نشد و به سمت خیابان انقلاب راه افتادیم و ماموران هم ما را بدرقه میکردند، ما هم چند بار سرود یار دبستانی را خواندیم. البته تعدادمان زیاد نبود، حدود سی نفر بودیم، ولی همین تعداد اندک چون به صورت دسته جمعی در پیاده رو راه میرفتیم و ماموران هم پشت سر ما میآمدند، توجه مردم و مغازه دارها و ماشینها را جلب کرده بودیم. به ماموران گفتیم شما با این کارتان تمام منطقه را متوجه اعتراض ما کردید، اگر میگذاشتید به داخل برویم، کسی خبردار نمیشد که دیگر پشت سر ما نیامدند و ما هم حدود ساعت پنج در خیابان انقلاب تصمیم گرفتیم متفرق شویم. برخی رفتیم و تعدادی دوباره به در خانه فروهرها بازگشتند که باز هم جلویشان را گرفتند. نکته جالب توجه این بود که حتی در خیابان انقلاب، ونهایی از نیروی انتظامی با فاصله ایستاده بودند و این نشان میدهد که چقدر از جمع شدن مردم میترسند.
آذر ماه 1393
۱۳۹۳ آذر ۵, چهارشنبه
گزارش مراسم روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در دورتموند
گزارش مراسم روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در دورتموند
به مناسبت ۲۵ نوامبر ٢٠١٤، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، گروه زنان کوراج و حامیان مادران پارک لاله دورتموند و تعدادی گروه های دیگر فعالان زن در گرامی داشت یاد خواهران میرابل، خواهران مبارز و شجاع دومینیکنی که در سال ۱۹۶۰ به دست ماموران دیکتاتورعصر، رافائل ترو جیلو بعد از تجاوز و شکنجه بی رحمانه به قتل رسیدند، به یاد همه زنان و مادران داغدیده و آسیب دیده که دیگر در میان ما نیستند و علیه هر گونه خشونت بر زنان در .سراسر جهان, اکسیون مشترکی به همت دفتر زنان شهر دورتموند .در مقابل شهرداری این شهر برگزار کردند
برنامه تجمع و همبستگی گروه های مختلف به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در اعتراض به تبعیض جنسیتی، اسید پاشی بر زنان در ایران و بطور کلی اعمال هر گونه خشونت بر زنان در سراسر جهان، با استقبال فعالان زن و با بر پایی میزهای خبر رسانی, خواندن سرودهای دسته جمعی, جمع آوری امضاء و پخش اعلامیه های مختلف با موفقیت برگزار گردید. در این مراسم پرچم زنان به رسم هر ساله در مقابل شهرداری شهر دورتموند به اهتزاز در آمد.
حامیان مادران پارک لاله دورتموند درهمبستگی با مادران جان باختگان ٣٥ سال گذشته در ایران، خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی - عقیدتی و لغو احکام جاری اعدام و از بین بردن مجازات اعدام در ایران می باشند و تا محاکمه علنی همه آمران و عاملان جنایات ضد بشری رژیم جمهوری اسلامی در ایران، به داد خواهی خود ادامه خواهند داد.
!به یاد همه زنان مبارز, مادران داغدیده وآسیب دیده که روز دادخواهی را ندیدند و رفتند
!راهشان پر رهرو باد
حامیان مادران پارک لاله - دورتموند
:گزارش تصویری مراسم
منصوره بهکیش: ساکهایی که مسافری به همراه نداشت!
!ساکهایی که مسافری به همراه نداشت
هر گاه ساکی را میبینی، نگاهت به دنبال مسافرش میگردد که شاد و خندان از سفر باز میآید و تو نیز چه خوشحالی که مسافرت به سلامت رسیده است. عزیزانی که قرار بود از زندان بیرون بیایند و ساک به دست، شاهد آزادیشان باشیم، ولی ساکهایشان را بدون آنها دیدیم، آن هم ساکهایی که معلوم نبود واقعا مال آنهاست یا دیگری. لباسهایی که حتی بوی آنها را نمیداد و نمیدانستیم مال کدام یک از زندانیان است و آیا واقعا بر تن او بوده است؟ شاید برخی از وسایل ساکها متعلق به زندانی دیگری بود که اعدام شده و قرار بود توسط زندانی ما به دست خانواده اش برسد. هر گوشه ساک و درزها و جیبها و لباسها را می کاویدیم، شاید نشانهای و یادداشتی در آن بیابیم. اگر دفترچهای هم بود، نوشتههای آن را پاره کرده بودند و فقط کاغذی سفید بر جای مانده بود. نه وصیت نامهای، نه دستنوشتهای، هیچ.
آذر 67، زنگها به صدا در آمد و خبر رسید که به کُمیته ... و اوین بیایید، با این خیال که پس از پنج ماه بیخبری از آنها، شاید ملاقاتشان برقرار شده است، شاید میخواهند آزادشان کنند، و شاید هم میخواهند جنازهشان را تحویل دهند و هزاران شاید دیگر که با خود میاندیشیدیم. شایعاتی بود که زندانیان را کشتهاند، ولی هیچ کدام را باور نمیکردیم و میگفتیم مگر میشود این همه زندانی را به یک باره بِکُشند، چگونه میشود، حتما دروغ است و آنها زندهاند!
دوم، سوم، چهارم و ... آذر ماه سال 67، یادآور خبرهای تلخ و گزندهای است که به سختی میتوان آن را باور کرد. چگونه توانستند آنها را که حکم زندان داشتند یا آنهایی که حکمشان به پایان رسیده بود را بکُشند؟ چگونه توانستند بدون تحویل جنازهها، ساکهای زندانیان را به خانوادهها تحویل دهند؟ این همه پَستی باور کردنی نیست، هزاران ساکی که بدون صاحب آن، به دست خانوادهها رسید و پس از گذشت بیست و شش سال هنوز نمی دانیم چه بر سرشان آوردهاند و چرا؟!
مادرانی که هر روز با دیدن و نوازش ساکها و نشانهها و دنبال کردن گُم شدهشان، عمرشان به سر رسید و کودکانی که فقط از پدر و مادر خاطرهای محو داشتند و عاقبت عکسی در قاب و ساکی، برخی حتی پدر خود را ندیدهاند زیرا در شکم مادر بودند. همسرانی که مسئولیتی سنگین به دوششان افتاده بود و این زخم را بایستی به تنهایی و بدون یار تحمل میکردند، خواهران و برادرانی که تنها یادی از لحظات شیرین کودکی و جوانی برایشان به یادگار مانده بود و برخی حتی عکسی با عزیزشان ندارند و پدرانی که با سکوتشان، این زخم را تحمل و برخی هم دق کردند و پدر من نیز یکی از آنها بود.
خانوادهها در آن سالها چه رنجهایی کشیدند، سالهای درد و انتظار که به تنهایی سپری شد. کسی نبود که به دیدارمان بیاید، یا با ما همدردی کند، در رسانهها از آن بگویند و در تلویزیونها راجع به آن صحبت کنند. سکوت بود و سکوت و همه از نزدیک شدن به ما وحشت داشتند و هنوز هم برخی دارند و فقط خانوادهها بودیم که به همدیگر دلداری میدادیم!
در شرایطی که حتی نمیدانستیم عزیزمان در کدام گوشهای از این شهر یا بیابان با تحقیر دفن شده است، گفتند آنها را در کانالهایی در خاوران چال کردهاند و برخی از خانوادهها جنازههایی را با لباس در آنجا دیده و عکس گرفته بودند، قطعا گورهای بینام و نشان دیگری هم در تهران و شهرستانها هست که بعدها شناسایی خواهد شد.
آخرین نشانههای مسافران ما در خاوران بود و خانوادههایی که پیشتر به این بلا دچار شده بودند. آنجا را یافتیم و در بدترین شرایط هم آنجا را تنها نگذاشتیم. تهدیدمان کردند، کتکمان زدند، بازداشتمان کردند، گلهایمان را که با هزاران عشق برده بودیم زیر پا له کردند، هر بلایی دلشان خواست سرمان آوردند تا ما را از رفتن باز دارند، ولی نتوانستند و میدانند که این کمترین حق ماست و خواهیم رفت و امیدواریم روزی را شاهد باشیم که ....
این ذره ذره گرمی خاموش وار ما/ یک روز بیگمان/ سر میزند ز جایی و خورشید میشود!
درود بیپایان به همه رهروان راه آزادی و عدالت و برابری!
منصوره بهکیش
چهارم آذر 1393
http://www.mpliran.org/2014/11/blog-post_89.html
۱۳۹۳ آذر ۴, سهشنبه
گرامی داشت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در دورتموند
گرامی داشت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در دورتموند
به یاد همه زنان مبارز و مادران داغدیده و آسیب دیده که روز دادخواهی
را ندیدند و رفتند!
حامیان مادران پارک لاله - دورتموند
سه شنبه ٢٥ نوامبر ٢٠١٤
اشتراک در:
پستها (Atom)