بیانیه ی جمعی از خانواده های خاوران
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
يکشنبه ۱۲ بهمن ۱٣۹٣ - ۱ فوريه ۲۰۱۵
يکشنبه ۱۲ بهمن ۱٣۹٣ - ۱ فوريه ۲۰۱۵
خانواده محترم میلانی، دوستان و همراهان، مادران بنیاد 18 مه گوانگجو
پروانه میلانی عزیزمان در دهم دی ماه 1393، شب اول ژانویه 2015 در ناباوری بسیار ما را ترک کرد. یک ماه از درگذشت ناگهانی او میگذرد و ما همچنان در غم از دست دادناش میسوزیم. او رفت ولی نامش و راهش همواره در دلهای ما زنده و گرامی است.
پروانه میلانی، شاعر، مترجم و یکی از خانواده زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه شصت بود که برادرش رحیم را در سال 60 کشتند و در خاوران دفن کردند و مادرش نیز از مادران بسیار دوست داشتی و فعال خاوران بود که سالها با مُردگی و ستم کاری نبرد میکرد و عشق میپراکند. پروانه در رابطه با اعدام برادرش و دیگر زندانیان سیاسی اعدام شده، بخصوص خاورانیها، حساس بود و همواره صدای اعتراضاش را بی پروا و جسور بلند میکرد. شاید بتوان گفت او اولین کسی بود که پس از کشتار زندانیان سیاسی در سال 67، از ایران با رادیوها مصاحبه کرد و صدای اعتراض مادران و خانوادههای خاوران را به گوش جهانیان رسانید. به گفته دوستی؛ «پروانهای که سوخت، اما نساخت».
پروانه و همسرش و مادر میلانی در دهه شصت و هفتاد تا نیمهی دهه هشتاد که مراسم گروهی در خاوران برگزار میشد، همواره در کنار مادران و خانوادهها در گرد همآییها و خاوران حضور مییافتند، ولی پس از شدت بیماری مادر و ضعف جسمانی و روحی پروانه، این رفت و آمدها کم و کمتر شد. تا این که در چند سال اخیر دوباره جان تازهای گرفت، به ویژه پس از سرکوب اعتراضهای مدنی مردم در سال 1388 و کشته شدن تعدادی از اعتراض کنندگان، خونش به جوش آمد و با تشویق و همراهی دوستان، مطلب مینوشت و گاهی نیز همراه خانوادهها به خاوران میآمد. مقاومت و دادخواهی خانوادهها و دیگر دادخواهان نیز به او امید دوبارهای داده بود تا پویا باشد و صدای اعتراضاش را به هر شکل که میتواند رساتر کند.
انتخاب مادران خاوران برای جایزه بنیاد 18 مه گوانگجو نیز بیشتر شور زندگی و بودن را در او تقویت کرد و با وجود بیماری و ضعف شدید جسمانی، تصمیم گرفت به گوانگجو برود و صدای اعتراض مادران و خانوادههای خاوران باشد. او با جسارت و شجاعت خطر کرد و پیامدهای احتمالی آن را با جان و دل پذیرفت و به گوانگجو رفت و پیام مادران و خانوادههای خاوران را بی پروا خواند و با رسانهها مصاحبه کرد و به ایران بازگشت و دیری نگذشت که از میان ما رفت. همچنان که در پایان پیام برای دریافت جایزه گوانگجو گفته بودیم: «هرچند بسیاری از ما پیر و ضعیف و ناتوان و بیمار شدهایم و برخی نیز فوت کردهاند، ولی تا زمانی که جان در بدن داریم، ما خانوادههای خاوران از مادر و پدر و خواهر و برادر و همسر و فرزندان؛ در هر کجای دنیا که باشیم، برای کشف حقیقت تلاش خواهیم کرد تا بتوانیم یک زندگی انسانی بسازیم و دیگر هیچ کسی به خاطر داشتن عقیدهاش به بند کشیده نشود و جان خود را از دست ندهد.»
ما خانوادهها میبایستی به پاس تلاش و شجاعتاش و برای تقدیر و تشکر از او، برنامهای برپا میداشتیم، ولی گرفتاریهای زمانه و بیماریهای او به ما این فرصت را نداد و این مراسم را در نبودش، آنگونه که دوست میداشت، برگزار کردیم. مراسم یادبودش در سالنی بزرگ در تهران با حضور گرم بسیاری از دوستان و خانوادهها، با صحبتهای همسرش و خواندن اشعاری از پروانه و دیگر شاعران توسط دوستان و خانواده ها و با صدای زیبای تارنوازی چیره دست برپا شد و یادش و جسارتاش را گرامی داشتیم. او سرایندهی سرود خاوران است و این سرود جهانی شد و از این بابت نیز بر خود میبالیم.
مادران بنیاد 18 مه گوانگجو
از پیام تسلیت محبت آمیز شما نیز بسیار سپاسگزاریم، باشد تا صدای ما و شما و تمامی دادخواهان، به ساختن دنیای انسانی یاری رساند و همه بتوانیم آزادانه و به دور از جنگ و خونریزی و کشتار و زندان و شکنجه زندگی کنیم و به همدیگر عشق بورزیم.
انتخاب مادران و خانوادههای خاوران برای جایزه گوانگجو، برای همهی ما قوت قلبی بود تا راه مشترکمان را که همانا دادخواهی و برقراری عدالت و ساختن دنیایی انسانی است، با پیگیری و پایداری بیشتری ادامه دهیم. پروانه میلانی نیز به عنوان یکی از خانوادههای فعال خاوران، از این بابت بسیار خشنود بود و با وجود ضعف جسمانی و بیماری، ولی با عشق به دیدار شما آمد که متاسفانه قلباش همراهی نکرد و خیلی زود او را از دست دادیم، ولی یاد و نام و استواریاش، همواره در دلهای ما و در سرود خاوران زنده و گرامی است.
یاد تمامی مادران و خانوادههایی که برای دادخواهی ایستادند، ولی از میان ما رفتند، همواره با ماست!
جمعی از مادران و خانوادههای خاوران/ایران/ تهران
10 بهمن 1393/ 30 ژانویه 2015
پروانه میلانی عزیزمان در دهم دی ماه 1393، شب اول ژانویه 2015 در ناباوری بسیار ما را ترک کرد. یک ماه از درگذشت ناگهانی او میگذرد و ما همچنان در غم از دست دادناش میسوزیم. او رفت ولی نامش و راهش همواره در دلهای ما زنده و گرامی است.
پروانه میلانی، شاعر، مترجم و یکی از خانواده زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه شصت بود که برادرش رحیم را در سال 60 کشتند و در خاوران دفن کردند و مادرش نیز از مادران بسیار دوست داشتی و فعال خاوران بود که سالها با مُردگی و ستم کاری نبرد میکرد و عشق میپراکند. پروانه در رابطه با اعدام برادرش و دیگر زندانیان سیاسی اعدام شده، بخصوص خاورانیها، حساس بود و همواره صدای اعتراضاش را بی پروا و جسور بلند میکرد. شاید بتوان گفت او اولین کسی بود که پس از کشتار زندانیان سیاسی در سال 67، از ایران با رادیوها مصاحبه کرد و صدای اعتراض مادران و خانوادههای خاوران را به گوش جهانیان رسانید. به گفته دوستی؛ «پروانهای که سوخت، اما نساخت».
پروانه و همسرش و مادر میلانی در دهه شصت و هفتاد تا نیمهی دهه هشتاد که مراسم گروهی در خاوران برگزار میشد، همواره در کنار مادران و خانوادهها در گرد همآییها و خاوران حضور مییافتند، ولی پس از شدت بیماری مادر و ضعف جسمانی و روحی پروانه، این رفت و آمدها کم و کمتر شد. تا این که در چند سال اخیر دوباره جان تازهای گرفت، به ویژه پس از سرکوب اعتراضهای مدنی مردم در سال 1388 و کشته شدن تعدادی از اعتراض کنندگان، خونش به جوش آمد و با تشویق و همراهی دوستان، مطلب مینوشت و گاهی نیز همراه خانوادهها به خاوران میآمد. مقاومت و دادخواهی خانوادهها و دیگر دادخواهان نیز به او امید دوبارهای داده بود تا پویا باشد و صدای اعتراضاش را به هر شکل که میتواند رساتر کند.
انتخاب مادران خاوران برای جایزه بنیاد 18 مه گوانگجو نیز بیشتر شور زندگی و بودن را در او تقویت کرد و با وجود بیماری و ضعف شدید جسمانی، تصمیم گرفت به گوانگجو برود و صدای اعتراض مادران و خانوادههای خاوران باشد. او با جسارت و شجاعت خطر کرد و پیامدهای احتمالی آن را با جان و دل پذیرفت و به گوانگجو رفت و پیام مادران و خانوادههای خاوران را بی پروا خواند و با رسانهها مصاحبه کرد و به ایران بازگشت و دیری نگذشت که از میان ما رفت. همچنان که در پایان پیام برای دریافت جایزه گوانگجو گفته بودیم: «هرچند بسیاری از ما پیر و ضعیف و ناتوان و بیمار شدهایم و برخی نیز فوت کردهاند، ولی تا زمانی که جان در بدن داریم، ما خانوادههای خاوران از مادر و پدر و خواهر و برادر و همسر و فرزندان؛ در هر کجای دنیا که باشیم، برای کشف حقیقت تلاش خواهیم کرد تا بتوانیم یک زندگی انسانی بسازیم و دیگر هیچ کسی به خاطر داشتن عقیدهاش به بند کشیده نشود و جان خود را از دست ندهد.»
ما خانوادهها میبایستی به پاس تلاش و شجاعتاش و برای تقدیر و تشکر از او، برنامهای برپا میداشتیم، ولی گرفتاریهای زمانه و بیماریهای او به ما این فرصت را نداد و این مراسم را در نبودش، آنگونه که دوست میداشت، برگزار کردیم. مراسم یادبودش در سالنی بزرگ در تهران با حضور گرم بسیاری از دوستان و خانوادهها، با صحبتهای همسرش و خواندن اشعاری از پروانه و دیگر شاعران توسط دوستان و خانواده ها و با صدای زیبای تارنوازی چیره دست برپا شد و یادش و جسارتاش را گرامی داشتیم. او سرایندهی سرود خاوران است و این سرود جهانی شد و از این بابت نیز بر خود میبالیم.
مادران بنیاد 18 مه گوانگجو
از پیام تسلیت محبت آمیز شما نیز بسیار سپاسگزاریم، باشد تا صدای ما و شما و تمامی دادخواهان، به ساختن دنیای انسانی یاری رساند و همه بتوانیم آزادانه و به دور از جنگ و خونریزی و کشتار و زندان و شکنجه زندگی کنیم و به همدیگر عشق بورزیم.
انتخاب مادران و خانوادههای خاوران برای جایزه گوانگجو، برای همهی ما قوت قلبی بود تا راه مشترکمان را که همانا دادخواهی و برقراری عدالت و ساختن دنیایی انسانی است، با پیگیری و پایداری بیشتری ادامه دهیم. پروانه میلانی نیز به عنوان یکی از خانوادههای فعال خاوران، از این بابت بسیار خشنود بود و با وجود ضعف جسمانی و بیماری، ولی با عشق به دیدار شما آمد که متاسفانه قلباش همراهی نکرد و خیلی زود او را از دست دادیم، ولی یاد و نام و استواریاش، همواره در دلهای ما و در سرود خاوران زنده و گرامی است.
یاد تمامی مادران و خانوادههایی که برای دادخواهی ایستادند، ولی از میان ما رفتند، همواره با ماست!
جمعی از مادران و خانوادههای خاوران/ایران/ تهران
10 بهمن 1393/ 30 ژانویه 2015
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر