تأثیر مبارزات صدیقه دولت آبادی برجنبش زنان
6 مرداد 1389 - آزاده دواچی
در شکل گیری جنبش زنان در ایران ؛زنان بسیاری نقش داشته اند که از زمان مشروطه تاکنون نقشهای متفاوتی را در به بارنشاندن فعالیتهای زنان و پیش برد اهداف آنها ایفا کرده اند . تاثیری که پس از گذشت سالها هنوز بر بدنه جنبش زنان در ایران باقی مانده است . یکی ازاین زنان تاثیر گذار، صدیقه دولت آبادی بود که از اهمیت کارهای او در تبیین باورهای زنان ، رشد و تعالی حقوق آنها وبه بارنشاندن فعالیتهای زنان در دوره ی مشروطه و حتی پس از آن هنوز کاسته نشده است. صدیقه دولت آبادی در بطن جامعه ی تماما سنتی و با ساختاری مطلقا مردسالاری و با حضور توده های متعصب مذهبی اولین نطفه های شکلگیری جنبش زنان را به بارنشاند که نه تنها درهمان زمان تاثیر زیادی برفعالیتهای زنان گذاشت، بلکه حتی تاثیرات آن را تا سالها بعد و حتی در زمان کنونی هم به وضوح می توان دید، مبارزاتی که بعد از گذشت سالها از مدل الگوی آنها می توان حتی در شرایط کنونی بهره جست.
صدیقه، فرزند خاتمه بیگم و حاج میرزا هادی دولت آبادی، و از پیشگامان جنبش اجتماعی زنان در ایران و نخستین زن روزنامه نگار محسوب می شود . ایشان به سال 1258 ه. ش . در اصفهان پس از تولد هفت پسر، به دنیا می آید. تحصیلات خود را در زمینه های فارسی و عربی نزد شیخ محمد رفیع طاهری در تهران می گذراند و سپس تحصیلات متوسطه را در دارالفنون ادامه می دهد و سرانجام در سن 15 سالگی با دکتر اعتضاد الحکما ازدواج می کند . اما ازدواجش با ناکامی همراه می شود.1 اهمیت مبارزات او در پیگیری و تداوم و همچنین فارغ از هرگونه رفتار خشونت آمیزی بود که درتمامی حوزه ها به خصوص فرهنگی و اجتماعی دنبال شد.
پیگیری از الگوی مبارزاتی او در شرایط کنونی شاید چندان بی ربط نباشد چراکه اکنون هم شرایط سیاسی و اجتماعی تا حدودی مشابه با آن چیزی است که زنان درآن دوران تجربه کرده اند . عمده ترین مشخصه ی مبارزات صدیقه دولت آبادی توجه زیاد او به فرهنگ و همینطور تلاش برای بالابردن فرهنگ عام جامعه و بالخص زنان بود . از نظر او فرهنگ و بالابردن فرهنگ عمومی جامعه، اصل اول مبارزه علیه ظلم برزنان بود که با گذشت سالها هنوز ازاهمیت این موضوع کاسته نشده است . از دیگر مشخصه های مبارزات صدیقه دولت آبادی گسترش روزنامه ها و مجلات مختص زنان بود که برای اولین بار و پس از دوران مشروطه اتفاق افتاد و فرآیند جنبش زنان را به جامعه شناساند . اهمیت این روزنامه ها و مجلات و مقالاتی که در آن منتشر می شدند، بالابردن آگاهی های زنان و آشنایی آنها با حقوق و شرایط خاص جامعه ی خود بود . مجموعه ی مقالاتی که در این روزنامه منتشر می شدند برارتقاء رشد فرهنگی و سیاسی زنان تأثیر بسزایی می گذاشتند . او همچنین جسورانه در مقالاتش حجاب را مورد نقد قرار داد و حتی به واسطه ی همین نقدها به شدت مورد غضب قرار گرفت.
ساناریان در کتابش می نویسد : " دولت آبادی به واسطه ی فشارهای خانواده به خاطر فعالیتهای مستقلش ، ناچار شد رابطه ی خود را با برادر روحانی خود که در اصفهان زندگی می کند قطع کند. دراین میان او ازطریق زبان زنان به صراحت حجاب را نیز مورد نقد قرار می داد ، از این رو جانش تهدید شد و با تلاش فراوان دفتر نشریه اش از حمله ی ارازذل و اوباش به دورماند " (ساناساریان صفحه ی 59 ) .
ابداع این روش بعدها نیز به صورت گسترده پیگیری شد و حتی تا امروز نیز باقی مانده است . در واقع اگر این نوآوری وارد فضای فرهنگی جامعه نمی شد، شاید اکنون ما این گسترش رسانه ای را در فعالیتهای زنان نداشتیم. با همه اینها تاثیرات مبارزات صدیقه دولت آبادی تنها به همین جا ختم نمی شود. مدل مبارزات او برای احقاق حقوق زنان می تواند به عنوان یکی از راهکارهای و استراتژیهایی باشد که در مبارزه ای مسالمت آمیز و آرام وجود دارد که با توضیح هرکدام از این مبارزات اهمیت آنها مشخص خواهد شد. از سوی دیگر نشان دادن و تفسیر هرکدام ازاین راهکارها می تواند نقش وتاثیر این مبارازات رابرجنبش زنان مشخصتر کند.
تاسیس مدارس دخترانه: زنان تا زمان قبل از مشروطه در فعالیتهای فرهنگی وسیاسی شرکت نمی کردند دوران مشروطه راهگشایی نوین برای حضورفعالیتهای زنان درعرصه های مختلف رافراهم کرد. با این حال تعصب سنتی حاکم بر جامعه ، بسیاری از زنان را ازرفتن به حارج از کنج خانه ها بازمی داشت. فرهنگ سنتی نقش مهمی را درخانه نشین کردن زنان ایفا می کرد. در جامعه که هنوزکاملا متعصب و مردسالار باقی مانده بود و کمتر کسی جرأت نقد فضای سنتی و مذهبی حاکم را داشت . در این دوران بود که باب آشنایی با فرهنگ غربی به واسطه ی مهاجرت قشر متفکر برای تحصیل به غرب باز شد . اما هنوز زنان در این روند جایی نداشتند، حتی دانستن سواد برای آنها ننگ بزرگی محسوب می شدوبسیاری از مردم به واسطه ی همین تعصب دختران خود را از آموختن بازمی داشتند . همچنین برخی از روحانیون این مدارس را مراکزی برای اشاعه ی فحشا و فساد می دانستند . در بسیاری از این موارد این مدارس توسط اراذل و اوباشی که از سوی رهبران مذهبی تحریک می شدند مورد حمله و غارت می پرداختند. به دخترانی که به این مدارس می رفتند غالبا سنگ می پراندند . 2 این شرایط در شهرستانها بدتر بود با این حال و با این اوصاف صدیقه دولت آبادی از نخستین زنانی بود که اهمیت زیادی برای رشد و آموزش زنان قائل بود او اولین مدرسه را در اصفهان تحت عنوان شرعیات تأسیس کرد . "با در گذشت پدر در سال 1296 به اصفهان آمد و در این شهر ، نخستین مدرسه ی دخترانه در سطح کشور و علی رغم مخالفت های بسیار ، به نام مکتب خانه ی شرعیات تاسیس کرد و با اعتراض ها یا مخالفت های بسیاری مواجه شود . مدرسه تعطیل شود ولی یک سال بعد انجمنی به نام شرکت خواتین اصفهان را تاسیس کرد و همزمان با این فعالیت ها دبستانی برای دختران بی بضاعت دایر کرد به نام ام المدارس که مدیریت آن را به مهر تاج رخشان سپرد." (الهه باقری مدرسه ی فمنیستی). او بیسوادی را عامل مهم ِدر حاشیه نگه داشتن زنان می دانست . با وجود شرایط مذهبی حاکم برشهر اصفهان ،او اهمیت وجود این مدرسه ها را دریافت و با وجود مخالفتهای فراوان به تاسیس مدرسه ی دخترانه اهتمام ورزید. این حرکت کاملا انقلابی که در فضایی کاملا مردسالار ، متعصب وسنتی شکل گرفت اگرچه با مخالفت روبه رو شد، اما زمینه را برای رشد و آموزش زنان و تشویق آنان به فراگیری سوادو دانش پابه پای مردان جامعه فراخواند. تأثیر احداث این مدارس تا سالها و دهه های بعد ادامه یافت، تا جایی که اقشار بیشتری از زنان علاقه مند به خواندن شدند.
در واقع احداث و حمایت از احداث این مدارس جامعه ی زنان را از پایه تقویت کرد و به آنها آموخت که قدم اول در برقراری عدل ومساوات اجتماعی، تقویت بنیان های فرهنگی است . تأثیرات فرهنگی این راهکار ِ دولت آبادی درآن زمان باید مورد توجه قرار گیرد و شاید چندان بی ربط با شرایط امروز نباشد .اگرچه اکنون مدارس زیادی برای دختران وجود دارند اما لازم است تابا توجه به اهمیت بالا بردن فرهنگ زنان به نوع آموزش و برخودرای از فرهنگی مختص برای زنان توجه شود . درواقع می توان گفت که این حرکت او " تأسیس مدرسه ی زنان " پایه های فرهنگی و علمی زنان را تقویت کرد و راه را برای حضور نسلی اززنان روشنفکر درسالهای بعد هموارساخت.
روزنامه و مجله: درهمین زمان – یعنی دوران مشروطه – ودربحبوحه ی رخدادهای سیاسی و اجتماعی کشورنیازبه رسانه ای بود تا زنان را ازپستوی خانه ها بیرون کشیده وآنها را با حقوقشان آشنا کند و صدای زنان را به گوش جامعه ی متعصب و مذهبی آن زمان برساند. باوجود سختگیری های حاکم درآن زمان یکی از راهکارهای مهمی که صدیقه دولت آبادی درپی گرفت ،انتشار نشریات مخصوص زنان بود تا بازتاب صدای مستقل زنان باشد. او اولین کسی بود که توانست امتیاز سردبیری یک نشریه را شخصا و به نام خودش به عهده بگیرد تا آن زمان به نام زنان مجوز انتشار نشریه نمی دادند. در نتیجه برای اولین بار هویت زنانه در حوزه ی فرهنگی تعریف شد . دولت آبادی که خود زنی فرهیخته و تحصیلکرده بود ازاهمیت بالارفتن سواد و آگاهی زنان باخبربود . درجامعه ای که تنها صدا ،صدای مردانه بود و اکثریت گروههای مذهبی و سنتی با حضورزن به عنوان فردیتی مشخص در جامعه دیدی منفی داشتند نیاز به صدایی بود تا این فردیت را بازنماید و ازحقوق کسانی صحبت کند که نادیده انگاشته شده اند . بنابراین از بهترین راهکارها ایجاد رسانه ای تماما زنانه بود که وضعیت زنان را با انتشار اخبار و مقالات مربوط به آن شرح دهد و علائم ظلم و ستم برجامعه ی زنان را بازشناسد و علاوه برآن در جامعه ی مردسالار مذهبی انعکاس رفتار زنانی باشد که به شرایط موجود انتقاد داشتند . نقدِ بستراجتماع و حوزه های مختلف با دیدگاه زنانه دراین نشریه ها مطرح شد و حتی تا به جایی رسید که مقالاتی تند علیه شرایط حاضر با قلمی زنانه منتشر می شد . در این مقالات او چه در حوزه ی اقتصادی و چه در حوزه های اجتماعی و سیاسی زبان به نقد می گشود . او همچنین از طریق نشریه اش فعالیتهای زنان را سازمان دهی می کرد ،و حتی در بعضی از موارد زنان را به داشتن استقلال اقتصادی تشویق می کرد . این نشریه نقش زیادی در سازمان دهی تجمعات و ارگان های زنان داشت. این مدل از مبارزه به شدت مورد حمله و سرکوب و انتفاد قرار گرفت و حتی دفتر روزنامه راهم آتش زدند اما همین رسانه و پیدایش آن توانست تا حد زیادی برافکار عمومی تأثیربگذارد و مقدمات اولیه برای شکل گیری مدلی از رسانه ی زنان را فراهم کند مدلی که شرایط جامعه ی مردسالار را درنظر گرفته و تأثیر زیادی برگسترش آگاهی های افکار عمومی ،انتشار اخبار و مسائل مربوط به زنان و تولید بستر نقد در مورد شرایط اجتماعی را داشته باشد . گشایش این نوع نشریه تا سالهای بعد به عنوان الگویی برای بسیاری از مبارزان و فعالان جنبش زنان، مورد توجه قرار گرفت. و درسالهای بعد با گسترش فضاهای مختلف برتعداد این نشریات با اهداف مختلف ودرجهت کمک به فعالیتهای زنان گشایش یافت . حتی هم اکنون هم با وجود فشارهای فراوان سیاسی و فرهنگی ،نشریات زنان نقش مهمی درانتشاراخبا ر مسائل ومقالا ت مربوط به زنان بازی می کنند . این نوآوری نه تنها درزمان خود تاثیر بسزایی داشت که تاهم اکنون به عنوان یکی از مؤثرین شیوه ها ی فعالیتها ی زنان در جایگاههای متفاوت است . امروزه با گسترش فضاهای سایبری این امکان فراهم شده تا نشریات غیر دولتی بسیاری همان راه صدیقه دولت آبادی را ادامه دهند ،گرچه با مشکلات و مخالفتهای از سوی هیئت حاکمه مواجه هستند اما این نشریات می توانند صدای مستقل زنان در هر شرایطی باشند صدایی منتقد و رسا که اولین بار صدیقه دولت آبادی بیانش را به ما آموخت.
گشایش انجمنها و کانونهای زنان راهی به سوی مدرنیته: یکی دیگر فعالیتهایی که پس از مشروطه شکل گرفت ایجاد انجمنهایی بود که درمورد فعالیتهای زنان و حقوق آنان بحث می کردند. این انجمنها نقش بسزایی در گسترش ورشد فعالیتهای زنان پس از دوران مشروطه و سالهای بعدازآن داشتند. همانطور که ژانت افاری در مقاله اش می نویسد : " واژه ی انجمن نامی از فارسی قدیمی بود که فردوسی برای اشاره به محلی برای جمع شدن و مشورت در شاهنامه آن را به کار برد . دربلافاصله پس از مدتی و بعد از انقلاب 1905 تعدا محدودی از انجمنهای مخفی شکل گرفت " ( افاری صفحه ی 68) . و درجای دیگر در خصوص انجمنها می نویسد " انجمنها متشکل از زنا ن با پیش زمینه های گوناگون اجتماعی و سیاسی بودند . تعداد محدودی از آنها حتی از خانواده های سلطنتی بودند . اکثر زنانی که عضو این انجمنها بودند از خانواده هایی بودند که طرفداران حزب مشروطه بودند . "( صفحه ی 71 ) . هم چنین می افزاید که بعضی از این زنان جوانتر در این انجمنها بعدها فمنیستهای برجسته در دهه های 1920 و 1930 شدند که صدیقه دولت آبادی دبیر انجمن زنان وطن یکی از آنها بود که از سوربن در دهه ی 1920 فارق التحصیل شده بود و اولین زنی بود که آشکارا حجاب را برداشت و در لباس فرنگی در تهران در سال 1927 ظاهر شد " ( افاری 71). دولت آبادی که خود یکی از مدیران و شرکت کنندگان اصلی این انجمنها بود ،نیزدرگسترش فعالیتهای زنان نقش عمده ای داشت .عده ای از این فعالیتها سری بودند و عده ای هم با مشخصا با اهداف خاصی دنبال می شد .بااین حال فعالیت دراین انجمنها راه را برای فعالان حقوق زنان دردوره های بعدی فراهم کرد، چرا که ازآن پس زنان توانستند گروههای مستقلی را تشکیل دهند و نقش بسیاری در تبیین و گسترش فعالیتهای حقوق زنان درحوزه های مختلف اجتماعی و سیاسی بگذارند . حضورمستقل مؤسسات و نهادهای زنان درسالهای بعد و حتی تازمان کنونی مدیون حضورانجمنهایی است که درفضایی کاملا مردانه و با وجود تعصبات و جو مذهبی حاکم به فعالیتهای خودادامه می دادند . این مدل از مبارزه برای احقاق حقوق زنان که صدیقه دولت آبادی برای برپایی آن رحمات بسیاری کشید، توانسته است به عنوان یکی از الگوهای جامع درفعالیتهای زنان باقیب ماند و راه را برای گسترده شدن و بسط نظریات و برپایی سازمانهایی منحصرا زنان هموارکند.
ارتباط دنیای مدرن و جامعه سنتی ایران : از دیگرفعالیتهای بارز صدیقه دولت آبادی که تاثیر زیادی برجنبش زنان در ایران گذاشت ،آشناکردن دنیای غرب با فعالیتهای زنان ایران بود . در آن زمان حق رأی توسط اروپایی ها و آمریکایی ها مطرح شده بود و شرایط برای آشناکردن زنان ایران با این اتفاقات فراهم شده بود. دولت آبادی در بسیاری از کنفرانسهای بین المللی شرکت میکرد و درروزنامه های خارجی مطالب زیادی در مورد حقوق زنان و وضعیت زنان در ایران می نوشت ، ازاین روراه را برای توسعه ی فعالیتهای زن به واسطه ی ارتباط آن با فضای خارج گشود و پایه های تحصیل و حرکتهای روشنفکرانه را برای حضور پررنگ زنان گشود . همچنین دربسیاری از حوزه های مختلف حقوق زنان ازجمله حق تحصیل ، فرهنگ و اهمیت آن برجنش زنان و ایجاد کانونهای زنان را از غرب به فعالیتهای زنان پیوند زد و بدین ترتیب توانست مدرنیته را وارد فضای سنتی جامعه ایران و به خصوص زنان بکند . این راهکارازچند جهت اهمیت دارد؛ ازیک طرف درهای مدرنیته رابر جامعه ی سنتی ایران که تماما متعصب و مذهب گرای بود گشود و از سوی دیگر غرب را با شرایط زنان در ایران آشنا کرد. این راهکار وحرکت او تأثیرزیادی بر سرنوشت فعالان زن درایران گذاشت ؛چراکه بسیاری ازآنان با اهمیت و نقش فعالان زن درایران آشنا شدند و همینطوربا گشودن باب آشنایی زنان با غرب بسیاری از زنان برای تحصیل به خارج از کشوررفتند و منجر به پیدایش تعاملی دوسویه میان فعالان زن درایران و درغرب شد. بدین ترتیب فعالیتهای زنان از خفا به مرکز توجه و به بطن رویدادهای حاضردر جامعه آمد. پیشرفتی که اکنون به واسطه ی فعالانی چون صدیقه دولت آبادی و تغییر نگاه و ایجاد فضاهای روشنفکری در آن زمان ایجاد شد ،نهال جنبش زنان را آبیاری کرد وبه آن جوششی نوین بخشید.
دیگرفعالیتهای صدیقه و تأثیرآن برجنبش زنان: ا ز دیگرفعالیتهای مسالمت آمیز صدیقه دولت آبادی که می تواند به عنوان یکی ازاستراتژی های اصلی حتی درجنبش امروززنان درنظرگرفته شود توجه او به اقشار پایین تراجتماعی و اهمیت بالابردن فرهنگ در طبقات مختلف است . او تماما در راه بالا بردن فرهنگ اقشارفرودست اجتماعی تلاش می کرد وهمین کوشش خستگی ناپذیراوبود که درسالهای بعد باعث شد تا قشربیشتری از زنان از چهارچوب خانه شان بیرون آیند و مستقیما وارد فعالیتهای مختلف اجتماعی و سیاسی شوند . احداث مدرسه ی زنان، نشرمقالات وسخنرانی های مختلف و همینطور نقد وضعیت موجود زنان در محافل مختلف ازین قبیل است ، با وجود آنکه بارها ازطرف افراد متعصب مذهبی و سنتی مورد نکوهش قرار گرفت اما هرگز ازپای ننشست . او پابه پای دیگران به عنوان یک عضوویک زن فعال جامعه درتمامی حرکتهای سیاسی شرکت می کرد ،مثلا به صورت انفرادی و یا گروهی در تحریم قند شرکت کرد و با رفتن به قهوه ها خانه که شخصا صورت می گرفت مردم را ازخوردن چای بازمی داشت .این حرکت برای اولین بار برای طرح خواسته های مساملت آمیز زنان و باهدف طرح هویت مستقل سیاسی و اجتماعی زنان به وجود آمد . هویتی که تا آن زمان وجود نداشت و پس ازآن به یکی از عوامل تأثیر گذار درحوزه ی سیاسی فعالیتهای جنبش زنان شد.
نتیجه: دستاوردهای صدیقه دولت آبادی و تأثیری که فعالیتهای اوبرجنبش زنان گذاشت کم نیستند،اما ازهمه ی اینها گذشته می توان گفت که شرایط کنونی که ما اکنون درحال تجربه ی آن هستیم تا حدودی میل به بازگشت به آن زمان را دارد .درهمین شرایط هم فشارهای برزنان بیشتر شده وگرچه اکنون آگاهی های سیاسی و اجتماعی زنان بالارفته است اما حاکمیت با روشهای مختلف درصدد بازگرداندن زنان به حاشیه ی خانه هاست. بنابراین تأکید بر فعالیتهای فرهنگی که صدیقه دولت آبادی صد سال پیش اهمیت آن را دریافته بود ،هنوز هم یکی از مؤثرین عوامل برجنبش زنان است . آنچه که امروز بعد از چندین سال کسب کرده ایم، نتیجه ی پایداری و مرهون فعالان زنی چون صدیقه دولت آبادی است که دراوج خفقان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ازپای ننشستند وباوجود مخالفتها و سرکوبهای فراوان به طرح روشهای مسالمت آمیزخود برای بیداری جامعه زنان ادامه دادند. درس گرفتن از آنان و از فعالیتهای آنها و توجه به راهکارهای آنان دربحبوحه های سخت اجتماعی ما را به طرح مبارزاتی همانند ترغیب می کند . تغییراتی که اکنون ما در فرهنگ و همینطور فعالیتهای حقوق زنان درایران مشاهده می کنیم نتیجه ی همین زحمات است در نتیجه جنبش زنان می تواند درشرایط بحرانی با الگوپذیری از گذشتگان راه سخت خود را هموار کند و دستاوردهای خود را درهر شرایطی عملی کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر