۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

کدام را باور کنیم، دم خروس یا قسم حضرت عباس را !؟

مردم شریف و آزاده ایران؛
کدام را باور کنیم، دم خروس یا قسم حضرت عباس را !؟
از زمان ِروی کار آمدن و تثبیت حکومت جمهوری اسلامی، نقض حقوق بشر آغاز شد. کشتار مردم کردستان، انقلاب فرهنگی و اخراج تعداد زیادی از دانشجویان و استادان از دانشگاه، زندانی کردن نیروهای سیاسی و هواداران ساده آنها، شکنجه های وحشیانه قرون وسطایی در زندان ها، کشتارهای فردی و جمعی زندانیان در زندان ها، دفاع از جنگ و خانمان سوزی مردم و برجای ماندن تعداد زیادی کشته و مجروح و معلول جنگی، اخراج بسیاری از نیروهای اندیشمند از محل کار، ترورهای بی رویه در داخل و خارج از کشور، حمله به خوابگاه ها و کشتن دانشجویان، فراری دادن بسیاری از نیروهای آگاه به خارج از کشور، به گلوله بستن مردم در خیابان ها، حمله به تجمع های زنان،کارگران، معلمان، دانشجویان و مراسم سوگواری خانواده های داغدار در خانه ها و گورستان ها و هزاران موارد نقض حقوق بشر که حتی از نام بردن تک تک آنها عاجزیم. چه باید کرد؟

در ایران هیچ فرد و گروه و دسته معترضی حق زندگی ندارد. تمامی افراد، حتی خودی ها با کوچک ترین مخالفتی هستی شان نیست می شود و یا سر از زندان در می آورند. دین و مذهب و شریعت، فقط بهانه ای شده است برای پر کردن جیب شان. امروز در وضعیتی هستیم که حتی وکلا امنیت جانی ندارند. آنها وکالت خوانده اند که از متهمان دفاع کنند، ولی خود متهم می شوند و با احکامی سنگین به زندان می افتند یا تحت فشارهای نیروهای امنیتی قرار می گیرند.
آیا زمان آن نرسیده است که به این نقض آشکار حقوق بشر به طور گسترده اعتراض کنیم؟ ما مادران پارک لاله که خود را مادران تمامی فرزندان ایران می دانیم، به نقض آشکار حقوق بشر در ایران معترضیم.

جناب آقای احمد شهید؛
سازمان ها و نهادهای حقوق بشری ایران و جهان!
بدانید و آگاه باشید که نقض حقوق بشر در ایران بیداد می کند


برای نمونه، اسامی و احکام تعدادی اندک از زندانیان طیف های مختلف و تنی چند از کشته شدگان ده سال اخیر را می آوریم، تا یادمان باشد که تعهداتی داریم و باید برای رهایی از این بیدادگری ها چاره ای بیاندیشیم. {لازم به یادآوری است که در اینجا از ذکر کشته شدگان ده سال اخیر (اعدام ها و کشتارهای خیابانی) خودداری شده است.

فعالان کانون مدافعان حقوق بشر و وکلا: نرگس محمدی(بازداشت در 20 خرداد 1389 و محکوم به 11 سال زندان، هم اکنون با وثیقه آزاد است)، نسرین ستوده (بازداشت در 13 شهریور 1389 و محکوم به 6 سال زندان و 20 سال ممنوعیت خروج از کشور و 20 سال محرومیت ار وکالت)، محمد سیف زاده (وضعیت بازداشت نامعلوم، در 2 اردیبهشت 1390 به خانواده اطلاع دادند در زندان ارومیه است. وی به 2 سال زندان و 10 سال محرومیت از وکالت و تدریس در دانشگاه محکوم شد)، محمدعلی دادخواه(بازداشت در 7 تیر 1388 با چند تن از همکاران و پلمپ دفتر، وی محکوم به 9 سال زندان و 10 سال محرومیت از وکالت شد. هم اکنون با وثیقه آزاد است)، عبدالفتاح سلطانی (بازداشت در 19 شهریور 1390، بلاتکلیف)، مسعود شفیعی (وکیل کوهنوردان آمریکایی، در تاریخ 10 مهر 1390 هنگام خروج از کشور ممنوع الخروج و پاسپورت اش ضبط شد) و ...؛

فعالان زنان: عالیه اقدام دوست (بازداشت در 10 بهمن 1387 و محکوم به سه سال زندان)، زینب بایزیدی (بازداشت در 25 آبان 1387 و محکوم به 4 سال زندان)، محبوبه کرمی (بازداشت در 25 اردیبهشت 1390 و محکوم به سه سال زندان)، روناک صفارزاده (بازداشت در 17 مهر 1386 و محکوم به شش سال زندان)، فرانک فرید (بازداشت در 12 شهریور 1390 و بلاتکلیف)، فرشته شیرازی (بازداشت در 12 شهریور 1390 در آمل و بلاتکلیف) و ...؛

حامیان مادران عزادار: لیلا سیف اللهی (بازداشت در 19 بهمن 1388 که پس از 36 روز با کفالت آزاد و در دادگاه بدوی به 4 سال زندان محکوم شد و در انتظار دادگاه تجدید نظر است)، ژیلا کرم زاده مکوندی (بازداشت در 19 بهمن 1388 که پس از 36 روز با کفالت آزاد و در دادگاه بدوی به 4 سال زندان محکوم شد و در انتظار دادگاه تجدید نظر است)، منصوره بهکیش (پس از چندین بار بازداشت و احضارهای مکرر، در 22 خرداد 1390 بازداشت و پس از 28 روز زندان با کفالت آزاد و هم اکنون برای انجام دادگاه بایستی در روز 18 مهر در شعبه 15 دادگاه انقلاب حضور یابد. وی در تاریخ 26 اسفند سال 1388 هنگام خروج ممنوع الخروج و پاسپورت اش ضبط شد) و ... ؛

فعالان دانشجویی: علی اکبر محمدزاده (بازداشت در 25 بهمن 1389 و محکوم به 6 سال زندان)، مجید توکلی (بازداشت در 16 آذر 1388 و محکوم به 8 سال و نیم زندان)، مجید دری (بازداشت در 18 تیر 1388 و محکوم به 6 سال زندان)، مهدیه گلرو(بازداشت در 11 آذر 1388 و محکوم به 2 سال زندان)، بهاره هدایت (بازداشت در 10 دی 1388 و محکوم به 9 سال و نیم زندان،) و ... ؛

فعالان کارگری: شاهرخ زمانی(بازداشت در 17 خرداد 1390 و محکوم به 11 سال زندان)، بهنام ابراهیم زاده(بازداشت در 22 خرداد 1389 و محکوم به 20 سال زندان ولی بلاتکلیف) و ... ؛

فعالان معلم: رسول بداغی(بازداشت در 11 شهریور 1388 و محکوم به 6 سال زندان و 5 سال محروم از فعالیت اجتماعی)، هاشم خواستار(بازداشت در 4 تیر 1388، دوم خرداد 90 گزارش شد این معلم بازنشسته به سالن 102 بند 5 زندان وکیل آباد مشهد که محل نگهداری زندانیان محکوم به اعدام است، منتقل شده است. او در 19 شهریور 1390 از زندان آزاد شد) و ...؛

فعالان حقوق بشر، روزنامه نگار، وب لاگ نویس، نویسنده و مترجم: حشمت الله طبرزدی(بازداشت در 7 دی 1388 و محکوم به 9 سال زندان و 74 ضربه شلاق)، هنگامه شهیدی(بازداشت در 6 اسفند 1389 و محکوم به شش سال زندان که از خرداد 1390 برای معالجه در مرخصی است)، عیسی سحرخیز(بازداشت در 12 تیر 1388 و محکوم به 3 سال زندان و 5 سال محروم از فعالیت های مطبوعاتی)، سعید متین پور(بازداشت در 10 تیر 1388 و محکوم به 8 سال زندان،)، ابوالفضل عابدینی نصر(بازداشت در 13 اردیبهشت 1390 و محکوم به 12 سال زندان)، کیوان صمیمی بهبهانی(بازداشت در 23 خرداد 1388 و محکوم به 6 سال زندان و 15 سال محرومیت از فعالیت های اجتماعی)، مسعود باستانی(بازداشت در 14 تیر 1388 و محکوم به 6 سال زندان)، عدنان حسن پور(بازداشت در آذر 1385 و محکوم به 15 سال زندان)، هیوا بوتیمار(بازداشت در آذر سال 1385 و محکوم به 8 سال زندان)، آرش سقر(بازداشت در 1 آذر 1388 و محکوم به 5 سال زندان)، محمد صدیق کبودوند(بازداشت در 10 تیر 1386 و محکوم به 10 سال و نیم زندان)، حسین رونقی ملکی(بازداشت در 22 آذر 1388 و محکوم به 15 سال زندان)، مهدی محمودیان(بازداشت در 25 شهریور 1388 و محکوم به 5 سال زندان و محرومیت از خبرنگاری)، حمید موذنی(بازداشت در 5 مهر 1390 با وضعیت نامعلوم)، علی ملیحی(بازداشت در 20 بهمن 1388 و محکوم به 4 سال زندان)، شیوا نظر آهاری(بازداشت در 29 آذر 1388 و بلاتکلیف)، کوهیار گودرزی(بار اول بازداشت در 29 آذر 1388 و یک سال زندان بود، بار دوم در 9 مرداد 1390 بازداشت شد و مادرش(پروین مخترع) نیز یک روز پس از او بازداشت شد و هر دو بلاتکلیف هستند)، علی اکرمی، مهدی افشار نیک و محمد حیدری(در 13 مهر 1390 بازداشت شدند و بلاتکلیف هستند} و ... ؛

روحانی مخالف نظام: حسین کاظمینی بروجردی(بازداشت در سال 1386 با مصادره اموال و محکوم به 10 سال زندان).

ادوار تحکیم وحدت: احمد زیدآبادی(بازداشت در 23 خرداد 1388 و محکوم به 6 سال زندان و 5 سال تبعید به گناباد)، شبنم مددزاده(بازداشت در 2 اسفند 1387 و محکوم به 5 سال زندان و تبعید به زندان رجایی شهر)، عبدالله مومنی(بازداشت در 31 خرداد 1388 و محکوم به 4 سال و 11 ماه زندان)، و ... ؛

هنرمندان: جعفر پناهی(بازداشت در 11 اسفند 1388 و محکوم به ۶ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌سازی و فیلم‌نامه‌نویسی و ۲۰ سال محرومیت از سفر به خارج از ایران و ۲۰ سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانه‌ها و مطبوعات داخلی و خارجی. وی در 4 خرداد 1389 با وثیقه آزاد شد)، هادی آفریده، شهنام بازدار، ناصر صفاریان، محسن شهنازدار، مجتبی میرطهماسب و کتایون شهابی(شش مستندسازی که در ۲۶ شهریور 1390 بازداشت شدند)، رامین پرچمی بازیگر سینما و تئاتر(بازداشت در 25 بهمن 1390 و محکوم به یک سال زندان)، پگاه آهنگرانی بازیگر سینما (بازداشت در ۱۹ تیر 1390 که 17 روز زندان بود و با وثیقه آزاد شد)، مهناز محمدی مستندساز و از فعالان حقوق زنان (بازداشت در 5 تير ۱۳۹۰ که یک ماه زندان بود و آزاد شد)، مریم مجد عکاس(بازداشت در ۲۷ خرداد 1390 که یک ماه زندان بود و با وثیقه آزاد شد) مرضیه وفامهر(بازداشت در اوایل تیرماه سال 1390 و به یک سال حبس تعزیری و 90 ضربه شلاق محکوم شد) و ...

فعالان سیاسی: سعید ماسوری(بازداشت در دی 1379 و محکوم به حبس ابد)، حمید حائری(بازداشت در 15 آذر 1388 و محکوم به 15 سال زندان،)، عباس بادفر(بازداشت در سال 1388 و محکوم به 10 سال زندان)، حامد روحی نژاد(دانشجو، بازداشت در 14 اردیبهشت 1388، در دادگاه بدوی به اعدام و در تجدید نظر به 10 سال زندان محکوم شد. وی بیماری ام اس دارد و بینایی و شنوایی اش دچار مشکل شده است) و ... ؛

اتهام های نامشخص که ابتدا به اعدام محکوم شده بودند: فرح واضحان(بازداشت در 8 دی 1388 و محکوم به 17 سال زندان)، فاطمه رهنما(بازداشت در 7 مرداد 1388 و محکوم به 10 سال زندان)، ایرج محمدی(بازداشت در سال 1386 و محکوم به 10 سال زندان)، عبدالرضا قنبری(همسر سکینه آشتیانی، بازداشت در 14 دی 1388، وضعیت نامعلوم) و ... ؛

اقلیت های مذهبی: محمود بادوام(بازداشت در 1 خرداد 90 و بلاتکلیف)، کامران مرتضایی(بازداشت در 1 خرداد 90 و بلاتکلیف)، نوشین خادم(بازداشت در 1 خرداد 1390 و بلاتکلیف)، وحید محمودی(بازداشت در 1 خرداد 1390 و بلاتکلیف)، فرهاد صدقی(بازداشت در 1 خرداد 1390 و بلاتکلیف)، ریاض سبحانی(بازداشت در 25 خرداد 90 و بلاتکلیف) و یوسف ندرخانی(بازداشت در 20 مهر 1388، وی به اتهام ارتداد و تبلیغ برای دین مسیحیت به اعدام محکوم شده است) و ... ؛

نهضت آزادی ایران: ابراهیم یزدی(بار اول در 7 دی 1388، بار دوم در 9 مهر 1389 بازداشت و در 29 اسفند 1389 از زندان آزاد شد)؛ عماد بهاور(بازداشت در 22 اسفند 1388 و محکوم به 10 سال زندان و 10 سال محرومیت از فعالیت های رسانه ای)، محسن حکیمی(در 13 مهر 1390 بازداشت شد) و ... ؛

ملی- مذهبی: محمد ملکی(بار اول در 12 تیر 1360 بازداشت که 5 سال را در زندان بسر برد و پس از آزادی نیز ممنوع الخروج بود. وی در 31 مرداد 1388 برای چندمین بار بازداشت و در 10 اسفند همان سال با قید کفالت آزاد شد) و ... ؛

جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی: محسن میردامادی(بازداشت در 30 خرداد 1388 و محکوم به 6 سال زندان و 10 سال ممنوعیت از فعالیت های حزبی و مطبوعاتی)، مصطفی تاج زاده(بازداشت در 23 خرداد 1388 و محکوم به 6 سال زندان و 10 سال محرومیت از فعالیت) و ... ؛

معترضان حکومتی: زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی از بهمن سال 1389 در حبس خانگی بسر می برند.

تجاوز جنسی: تجاوز در زندان ها مربوط به امروز و دیروز نیست، در اوایل انقلاب برای اعدام دختران زیر 18 سال، ابتدا به آنها تجاوز می کردند و بعد می کشتند تا به بهشت نروند. بعد از انتخابات نیز تنی چند از زندانیان مدعی شدند مورد تجاوز قرار گرفته اند که می توان به آنها دسترسی پیدا کرد، ولی اینجا از ذکر آنها خودداری می کنیم.

شکنجه و شلاق: بهروز جاوید تهرانی(بار اول در 18 تیر 1378 بازداشت و اواخر 1382 آزاد، بار دوم در 4 خرداد 1384 بازداشت شد که به 4 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد. حکم 74 ضربه شلاق او در 19 آبان 1389 اجرا شد)، سمیه توحیدلو(دانشجوی دکتری جامعه شناسی، در 24 خرداد 1388 بازداشت و به یک سال زندان و 50 ضربه شلاق محکوم شد. حکم یک سال زندان وی بخشیده و پس از 70 روز با وثیقه آزاد شد ولی حکم 50 ضربه شلاق او در 23 شهریور با دست و پایی بسته در اوین به اجرا در آمد)، پیمان عارف(فعال دانشجویی و روزنامه نگار، بازداشت در 21 بهمن 1389 که به یک سال زندان و 74 ضربه شلاق و محرومیت مادام العمر از حرفه روزنامه نگاری محکوم شد. وی پس از اجرای حکم شلاق، در 17 مهر 1390 آزاد شد) و ...؛

قتل های نامشخص در زندان و بیرون از زندان: زهرا کاظمی(فیلم بردار کانادایی- ایرانی، بازداشت در 2 تیر 1382 جلوی زندان اوین- قتل در 25 تیر همان سال)، زهرا بنی یعقوب(پزشک، بازداشت در ۲۰ مهر ۱۳۸۶ در پارکی در همدان و انتقال به بازداشتگاه ستاد امر به معروف و نهی از منکر، خانواده پس از ۴۸ ساعت با خبر مرگ وی روبرو شدند؛ امیر جوادی فر، محمد کامرانی، محسن روح الامینی، رامین آقازاده قهرمانی(از بازداشت شدگان بعد از انتخابات ریاست جمهوری که در بازداشتگاه کهریزک به قتل رسیدند)، هاله سحابی(فعال ملی- مذهبی، بازداشت در سال 1388 و به دو سال زندان محکوم شد. وی برای مراسم سوگواری پدرش عزت الله سحابی موقتا آزاد و در 11 خرداد 1390 در خیابان کشته شد) و ... ؛

مرگ و خودکشی درون زندان در اثر شکنجه یا فشارهای حکومتی: البرز قاسمی (عضو نیروی دریایی، روز 30 دی ماه جان باخت. مرگ وی در پی وخامت وضعیت جسمی نشات گرفته از محرومیت بلند مدت از خدمات پزشکی و مرخصی استعلاجی بود، اکبر محمدی (فعال سیاسی، یکشنبه شب 8 مرداد 1385 در زندان درگذشت و جسد او به پزشکی قانونی تحول داده شد. سهراب سلیمانی(مدیرکل زندان های استان تهران) روز 9 مرداد مرگ وی را اعلام کرد و گفت نامبرده در اعتصاب غذا به سر می برده است)، ولی الله فیض مهدوی (در مهرماه سال ۱۳۸۰ بازداشت شد و در ۱۵ شهریور سال ۱۳۸۵ مقام های زندان اوین خبر مرگ او را به طور رسمی اعلام کردند و مدعی شدند نامبرده خود را در سلول حلق‌آویز کرده که پس از انتقال به بیمارستان، در آنجا فوت کرد)، ابراهیم لطف اللهی(فعال دانشجویی، در ۱۶ دی سال ۱۳۸۶ در سنندج بازداشت شد و تنها ۹ روز بعد در ۲۵ دی ماه ۱۳۸۶ ماموران امنیتی به خانواده اعلام کردند وی در بازداشتگاه اطلاعات سنندج خودکشی کرده و جسدش را در گورستان سنندج دفن کرده اند)، امیرحسین حشمت‌ساران (بازداشت در سال 1383 که به اتهام تاسیس گروهی به نام “جبهه اتحاد ملی ایران” به 8 سال زندان تعزیری و 8 سال تعلیقی محکوم شد، ۱۶ اسفند ۱۳۸۷ پس از چهار سال تحمل زندان به مرگی مشکوک در زندان گوهردشت درگذشت، امید رضا میرصیافی (وب لاگ نویس، بار اول در ۳ اردیبهشت سال ‍۱۳۸۷ به اتهام “توهین به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی” در وبلاگش “روزنگار” بازداشت و پس از ۴۱ روز با تعیین وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. در آبان ۸۷ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و 2 سال و نیم زندان محکوم شد. روز ۲۸ اسفند سال ۱۳۸۷ منابع غیر رسمی از مرگ مبهم زندانی در زندان اوین خبر دادند،) محسن دگمه چی (روز دوشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۸ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، شامگاه دوشنبه ۸ فروردین سال ۱۳۹۰ خبر مرگ این زندانی سیاسی ۵۳ ساله اعلام شد)، حسن ناهید (مهندس مخابرات، در سال ۱۳۸۳ به اتهام “افشای اسناد طبقه بندی شده” بازداشت و به ۳ سال زندان و پرداخت ۶۳ هزار یورو محکوم و دوران حبس خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین گذراند و در نیمه فروردین سال ۱۳۹۰ درگذشت)، عبدالرضا رجبی (فعال سیاسی، بازداشت در سال 1380 به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق که پس از یک درگیری مسلحانه هنگام بازداشت مورد اصابت ترکش نارنجک قرار گرفت. او ابتدا به اعدام و با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد. دوران محکومیت خود را در زندان دیزل آباد کرمانشاه و بند ۳۵۰ زندان اوین و اندرزگاه ۸ این زندان گذراند. او در ۷ آبان ۱۳۸۷ از زندان اوین به گوهردشت منتقل شد و همان شب خبر مرگ این زندانی اعلام شد، کاوه عزیزپور (فعال سیاسی کرد، بازداشت در سال ۱۳۸۵ در مهاباد و محکوم یه 3 سال زندان به اتهام ارتباط با احزاب اپوزیسیون. این زندانی سیاسی در اوایل اردیبهشت ۱۳۸۷ پس از انتقال به بیمارستان ارومیه و ۲۰ روز کما، در ۲۷ اردیبهشت درگذشت)، هاشم رمضانی (شهروند کرد که در هفته دوم دی ماه ۱۳۸۷ در ارومیه بازداشت شد. چهار روز بعد ماموران در تماسی با خانواده وی اعلام کردند هاشم رمضانی "خودکشی" کرده و برای تحویل گرفتن جسد او به اداره اطلاعات ارومیه مراجعه کنند)، محمد رجبی ثانی (در ۸ مهر ماه سال ۱۳۸۳ به دنبال درگیری منجر به ضرب و شتم با دو شهروند دیگر، با حکم بازپرس شعبه ۲ دادسرای عمومی و انقلاب تهران بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شد. چند روز بعد ماموران زندان قزل حصار او را به بیمارستان رجایی کرج منتقل و اعلام کردند که در زندان دچار مرگ مغزی شده است)، هدی رضازاده صابر(فعال ملی- مذهبی، روزنامه نگار و مترجم، بازداشت در سال 1379 که به 5 سال و نیم زندان و 10 سال محرومیت از فعالیت اجتماعی محکوم شد، وی در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابی اعتصاب غذا کرد و در 21 خرداد 1390 در بیمارستان مدرس فوت کرد) و ... ؛

مرگ و خودکشی بیرون زندان در اثر فشارهای حکومتی: بهنام گنجی(بازداشت در 9 مرداد 1390، وی روز 17 مرداد از زندان آزاد شد و نیمه شب 10 شهریور با خوردن قرص خودکشی کرد)، نهال سحابی(در تاریخ 2 مهر 1390، به دنبال مرگ بهنام گنجی خودکشی کرد)، دختری جوانی در 2 مهر 1390 در پی حمله نیروهای امنیتی به یک مهمانی در مشهد، دچار وحشت شد و هنگام قصد فرار، از تراس طبقه ششم ساختمان به پایین سقوط کرد و کشته شد و ... ؛

محکوم به اعدام: زینب جلالیان(فعال کرد، بازداشت در سال 1386)، حبیب الله گلپری پور(فعال کرد، بازداشت در 2 اردیبهشت 1389)، انور رستمی(فعال کرد، بازداشت در دی 1387)، حبیب الله ‌لطیفی(فعال کرد، بازداشت در 1 آبان 1386)، رشید آخکندی(فعال کرد، بازداشت در اردیبهشت 1387)، شیرکو معارفی(فعال کرد، بازداشت در 9 مهر 1387)، مصطفی سلیمی(ایلویی- فعال کرد، بازداشت در سال 1382)، سید جمال محمدی(فعال کرد، بازداشت در سال 1387)، سید سامی حسینی(فعال کرد، بازداشت در 15 خرداد 1387)، عزیز محمدزاده(نامشخص)‌، عبدلله ‌سروریان(نامشخص)، زانیار مرادی(نامشخص)، لقمان مرادی(نامشخص)، جواد لاری(فعال سیاسی، بازداشت در 25 خرداد 1388)، حسن طالعی(فعال کرد، بازداشت در سال 1387)، محسن دانش پور مقدم(همسر مطهره بهرامی حقیقی، بازداشت در 6 دی 1389)، احمد دانش پور مقدم(پسر مطهره بهرامی و محسن دانش پور، زمان بازداشت در 6 دی 1389)، صالح سلطان زاده(فعال سیاسی، بازداشت در سال 1385)، حسین فروهیده(خطیبی- فعال کرد، زمان بازداشت نامشخص)، حمید قاسمی(زمان بازداشت نامشخص)، مهدی قیاسی(پزشک و فعال سیاسی، زمان بازداشت نامشخص)، یونس آقایان میرزا(اهل حق، بازداشت در سال 1383)، محمد امین عبداللهی(فعال کرد، بازداشت در سال 1384)، مریم اکبری منفرد(فعال سیاسی، بازداشت در 10 دی 1388) و یوسف ندرخانی(کشیش مسیحی، بازداشت در 20 مهر 1388) ... ؛

با این وضعیت اسف بار حقوق بشر در کشورمان، حاکمان آن چنان دم از توانایی مدیریت جهان در سازمان ملل می زنند که گویی ایرانی آباد، آزاد و همگان برابر ساخته اند و حال می خواهند صدای دموکراسی خواهی، حق طلبی و عدالت جویی شان را به گوش جهانیان برسانند، شاید فراموش کرده اند که ایران را ویران کرده اند. به یاد آوریم:

ا
ز لحاظ نرخ تورم، سومین کشور جهان هستیم.
هر روز شاهد افشای اختلاس های کلان حکومتی هستیم.
رتبه اول اعدام و اعدام کودکان در جهان هستیم.
آمار طلاق- کودک آزاری- همسر آزاری- فقر- فحشا، بیکاری و ... بیداد می کند.
منابع طبیعی و ثروت های ملی و محیط زیست مان(دریاچه ارومیه- زاینده رود،جنگل ها و آثار باستانی) رو به نابودی است.
نه در شادی کردن آزادیم (دستگیری شرکت کنندگان در آب بازی پارکها و انواع تفریحات دسته جمعی) و نه در سوگواری (حمله به مراسم سوگواری و بزرگداشت جان باختگان. بهشت زهرا و خاوران و گورستان های دیگر که همواره در کنترل نیروهای امنیتی و اطلاعاتی است و خانواده ها را دایم تحت پیگیرد و اذیت و آزار قرار می دهند.).
مرگ های ناشی از خودسوزی، خودکشی و دیگر کشی گرفته تا تصادف و بیماری های مختلف ناشی از آلودگی هوا، آب، غذا و ... بیداد می کند.

گویا انسان ستیزی یک اصل عمده برای حاکمیت این نظام است. صدها هزار نفر از زنان و مردان این آب و خاک در این سی و سه سال یا با اعدام یا در کشتارهای خیابانی یا در جنگ و عراق یا به اشکال دیگر کشته شده اند. چندین هزار نفر دچار جراحت های جبران ناپذیر روحی- روانی شده اند. تعداد کثیری از جوانان نخبه از مملکت فراری داده شده اند. تعداد زیادی به دام اعتیاد انداخته شده اند و ...

مردم ایران به هیچ وجه از امنیت جانی و مالی برخوردار نبوده و نیستند. در کشوری که مردم برای گرفتن وام های یک میلیون تومانی پشت در اداره ها صف می کشند و ماه ها در انتظار می مانند، رقم های میلیاردی اختلاس می شود و کسی پاسخگو نیست. حاکمان جمهوری اسلامی مدعی اند هولوکاست افسانه است، ما می پرسیم آیا کشتار های بی رویه این سی و سه سال هم افسانه بوده است؟ شاید بتوان گفت این کشتارها کمتر از هلوکاست نبوده است. مردم ایران و جهان به این باور رسیده اند که دیگر زمانه تحمل و مدارا گذشته است و باید در مقابل ظلم و بی عدالتی ایستاد و چه خوب ایستاده اند و امید که پیروز شوند.

ما مادران پارک لاله در روز جهانی مبارزه با اعدام(دهم اکتبر برابر با 18 مهر)، خواهان لغو کلیه مجازات های اعدام هستیم و بر خواسته های خود به ترتیب زیر پای می فشاریم:

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسان ها به هر شکلی هستیم.
خواهان آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.
http://www.mpliran.com/2011/10/blog-post_10.html

مادران پارک لاله
18 مهرماه 1390

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر