۱۳۹۱ شهریور ۱۳, دوشنبه

گفت و گو هایی پیرامون دادخواهی 3 - مصاحبه با آقای مهدی اصلانی

گفت و گو هایی پیرامون دادخواهی 3 - مصاحبه با آقای مهدی اصلانی




به مناسبت یادآوری بیست و چهارمین سالگرد کشتار گروهی زندانیان سیاسی در سال 1367 گفت و گوی کتبی سایت مادران پارک لاله با آقای مهدی اصلانی به عنوان یکی از زندانیان سیاسی و جان به در بردگان ایرانی در دهه شصت و نویسنده کتاب " کلاغ و گل سرخ " که خاطرات و تجربیات تلخ خود را از دوران زندان به رشته ی تحریر درآورده و همواره به نقض حقوق بشر در ایران معترض بوده است.


از شما تقاضا داریم ابتدا مفاهیم خشونت، بخشش، عفو، عدالت اجتماعی، عدالت انتقالی و دادخواهی را تعریف کنید و رابطه آنها را با یکدیگر بگویید، سپس از نگاه خود به پرسش های زیر پاسخ دهید.

س- قبل از کشف حقیقت و تحقق اهداف اصلی دادخواهی می توان از بخشش صحبت کرد؟ بخشش چه نقشی در یک سیستم قضائی مبتنی بر عدالت اجتماعی دارد؟

ج- ابتدا باید مشخص شود چه چیز را باید بخشید و بعد چه‌گونگی بخشش. کسانی بی‌آنکه سهمی داشته باشند به اصطلاح از کیسه‌ی خلیفه می‌بخشند. هر کس به مقدار سهمی که دارد می‌تواند ببخشد، نه بیش‌تر.هیچ‌کس مجاز نیست به جای مادر بهکیش، مادر معینی، مادر رضایی و بی‌شمار مادران و هم‌سران داغ و درفش که چندین عضو از اعضای خانواده‌شان را از دست داده ببخشد. مهم‌تر آن‌که بخشیدن، خطا‌پیشه‌گی و اصل خطا را پاک نمی‌کند، بخشیدنِ هدف‌مند و آگاهانه آن‌هم پس از کشف حقیقت، گفتمان مسلط را از حوزه‌ی انتقام به حوزه‌ی عدالت تسری می‌بخشد، خطا اما سرجای خود مانده و پاک نمی‌شود.

س- به روز کردن شکایت حقوقی خانواده ها از جمهوری اسلامی در ایران و در خارج از کشور(در سفارت خانه ها) می تواند به امر دادخواهی کمکی کند؟

ج- بی‌آن‌که به ورطه‌ی شعارزده‌گی کشیده شویم، هر شخصیت حقیقی و نهادِ حقوقی به قدر بضاعت و توانش می‌تواند و می‌بایست یاری‌گر امر داد‌خواهی باشد. شکایت و پیگیری قضایی و حقوقی از جانب خانواده‌های جان‌سپرده‌ در داخل کشور در شرایط حاضر به شوخی پهلو می‌زند، اما اعتراض مقابل سفارت‌خانه‌های جمهوری اسلامی در شرایطی ویژه که بازتاب رسانه‌ای مناسب داشته باشد، تنها یکی از شیوه‌های تبلیغاتی مؤثر در امر خبررسانی خواهد بود.

س- بسیاری بر این باورند که تشکیل "کمیسیون حقیقت" یکی از گام های اصلی تحقق دادخواهی است. "کمیسیون حقیقت" چه مسئولیت ها و وظایفی دارد و چه زمانی باید تشکیل شود؟ چه کسانی یا چه نهادهایی مشروعیت تشکیل "کمیسیون حقیقت" را دارند؟ آیا لازم است این کمیسیون از طرف دولت پسا- دیکتاتوری و یا سازمان ملل تشکیل شود یا نهادهای غیر دولتی و مردمی (مانند ایران تریبونال) می توانند کمیسیون حقیقتی را با مسوولیت و وظایف محدود تشکیل دهند؟ چه کشورهایی توانسته اند با راه اندازی "کمیسیون حقیقت" امر دادخواهی را به سرانجام برسانند؟

س- بسیاری عقیده دارند که مصونیت از مجازات، اصلی ترین عامل تکرار جنایت است از همین رو دادگاه هایی از جمله دادگاه جنایی بین المللی تشکیل شده است که جنایت های صورت گرفته دولتی بدون مجازات باقی نماند. در مقابل برخی گمان می کنند محاکمه و مجازات می تواند سبب تداوم چرخه خشونت در جامعه شود.


ج 3 و 4 - با توجه به اختلافات عمیق و لاینحل در میان اپوزیسیون ایرانی، تشکیل کمیسیون حقیقت‌یاب-ی- که نه مورد توافق همه، که دست‌کم بخش عمده‌ی اپوزیسیون ایرانی واقع شود در شرایط فعلی ناممکن و دور از دست‌رس می‌باشد. در ارتباط با پرسش شما و مساله‌ی مشروعیت، (من به جای مشروعیت که باری حکومتی و مذهبی و شیعی دارد از مقبولیت استفاده می کنم) تجارب تاکنونی تشکیل کمیسیون‌های حقیقت‌یاب نشان از آن دارد که هیچ مدل یک‌سانی در این ارتبط وجود ندارد و شکل‌گیری این نوع کمیسیون‌ها بسته به شرایط روز و اوضاع سیاسی مرتبط با آن می‌باشد. به نظر می‌رسد تا سرنگونی جمهوری اسلامی سخن گفتن از کمیسیون حقیقت‌یاب، یکی از همان نوع شوخی‌ها باشد که پیش‌تر از آن گفتم. با توجه به شرایط فعلی جمهوری اسلامی و تعامل دنیای غرب با حکومت اسلامی و نیز شرایط اپوزیسیون ایرانی، امکان برپایی کمیسیون حقیقت‌یاب چیزی نزدیک به صفر است. معنای سخن من اما از همه‌ی آن‌چه رفت آن نیست که کار دادخواهی و حقیقت‌یابی را تا سرنگونی حکومت اسلامی تعطیل کنیم. هرکس به قدر بضاعت و محدوده‌ی خود و نه بیش از آن باید به روشن شدن حقیقت یاری رساند. من را کاری با دیگران نیست. من به عنوان شاهد نمی‌دانم دیگران چه می‌کنند و چه باید بکنند. خودم را اما چرا. من به عنوان شاهد تا آخرِ نفس‌ام و نفس آخر شهادت می‌دهم. جوهره‌ی حرف من آن است که در شرایطی که همه‌گی‌مان دچار آن هستیم، مساله‌ی حقوق بشر در ایران راه‌کار حقوقی ندارد. در بودِ نامبارکِ این نظام، آبی از نهادهای حقوق بشری گرم نخواهد شد.
من به شخصه دیگر از شنیدن واژه افشا آن‌هم در مورد جمهوری اسلامی تنم کهیر می‌زند. این حکومت افشا‌شده‌ی خدایی هست و بسیاری از حقایق جنایت‌بار در مورد آن نیز برای جهانیان اظهرمن‌الشمس است. سخن از محاکمه سران نظام اسلامی به هنگام بودِ این نظام شوخی از نوع بی‌مزه‌ی آن می‌باشد. اگر نخواهیم دچار خودفریبی شویم باید گفت: ما نه زورش را داریم و نه دنیای غرب خواهان آن که مثلا بتوان علی خامنه‌ای که پیش‌کش، مثلاً مهره‌ای سوخته و تاریخ مصرف تمام‌شده و قاتلی به نام سعید مرتضوی را حتا به پای میز محاکمه عادلانه بکشانیم.

س‌-   چرا برخی از مدافعان و نهادهای حقوق بشر ایرانی در مورد کشتارهای دهه شصت و بخصوص کشتار دسته جمعی سال 67، سکوت اختیار کردند و چرا این سکوت در مورد برخی همچنان ادامه دارد؟
ج- تمامی کسانی که مقابل جنایت دهه‌ی شصت دچار خفقان و گلودرد بوده و با لکنت زبان و توک زبانی سخن می‌گویند، کسانی هستند که یا به گونه‌ای مستقیم و یا با سکوت خود در زمان وقوع جنایت، یاری‌رسان آن پلیدی بوده‌اند. اتفاقآ بر خلاف حکم شما در پرسش پنجم، به جهت تاخت زدن حافظه با فراموشی، از آن‌جا که کشتار تابستان شصت و هفت با توافق تمامی وجدان‌های زخم‌خورده به هنجار جنایت در حکومت فقها بدل شده، تمامی کسانی که به نوعی مساله حقوق انسان را دغدغه‌ی خود می‌دانند به ناگزیر نقبی به جنایت تابستان شصت و هفت می‌زنند، اما در ارتباط با جنایت دهه‌ی شصت به ویژه حوادث پس از سی خرداد شصت ما با نوعی لال‌مانی عمومی مواجه می باشیم. روشن است آقایان به نوعی آن‌جا حضور مؤثر داشته‌اند.

س‌-   دادخواهی می تواند به عدالت اجتماعی در ایران یاری رساند و یا مانعی در راه آن است؟
ج- عدالت اجتماعی معنا و مفهومی است متضاد و گسترده، که الزامآ با امر دادخواهی مرتبط نمی‌باشد، به عنوان نمونه تفاوت معنای عدالت اجتماعی برای پشتیبانان نهاد سلطنت با مثلاً هواداران سوسیالیسم یا دیگر نحله‌های فکری روشن‌تر از آنی است که نیاز به تکرار داشته باشد. امر دادخواهی الزماً با عدات اجتماعی تؤام نمی‌باشد. اگر رسیدن به عدالت اجتماعی را به کناری وانهیم، کمیسیون‌های حقیقت‌یاب در پاره‌ای نمونه‌ها و موارد در امر دادخواهی چندان موفق عمل نکرده‌اند.

س- مکانیزم های بین المللی برای پیگیری جنایت های سیاسی در ایران چیست و تا کنون چه تلاش هائی برای استفاده از این مکانیزم ها انجام شده است؟ بدون پاسخ ارسال شده است.

س-  چرا سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر این سازمان، واکنش بایسته ای در قبال کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت و به ویژه کشتار تابستان 67 از خود نشان نداده اند؟ بدون پاسخ است ارسال شده است.

س- می دانیم که سیاست رسمی جمهوری اسلامی در قبال تمامی جنایت های صورت گرفته در دوران حکومت اش، سکوت و مشروعیت بخشیدن به سرکوب و تبعیض بوده است. تلاش های خانواده های جان باختگان و جان به در بردگان و پشتیبانان آنان (از جمله تلاش های مادران خاوران و مادران پارک لاله و غیرو) چقدر توانسته است به شکستن این سکوت و تبلیغ روایت دادخواهانه یاری رساند؟

ج- در سالیان اخیر با همه‌گویی و تلاش‌های نهادهایی که به پیگیری امر دادخواهی و زان‌ مهم‌تر کشف حقیقت همت داشته‌اند گام‌های مؤثری برداشته شده است. اصلی‌ترین عامل کشف حقیقت اما خانواده‌های جان‌سپرده‌گان و شاهدان و جان بدربرده‌گان می‌باشند.
تصور می‌کنم به دیگر پرسش‌ها پاسخ داده باشم

س-  چه باید کرد که در فردای دموکراتیک ایران، عدالت اجتماعی برقرار گردد؟ بدون پاسخ ارسال شده است.

از ده پرسش مطرح شده، سه پرسش بدون پاسخ ارسال شده است.

آقای مهدی اصلانی از اینکه وقت گذاشتید و پاسخ پرسش های ما را دادید، بسیار سپاس گزاریم و امیدواریم در آینده بتوانیم با کمک شما بیشتر به این مسایل بپردازیم و منتظر پاسخ های تفصیلی شما خواهیم ماند.

چهاردهم شهریور 1391

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر