۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

مادران ستم کشیده، اکرم نقابی و ژیلا مهدویان را آزاد کنید

اکرم نقابی و ژیلا مهدویان به همراه دخترانشان روز هفدهم مهرماه با هجوم تعداد
زیادی از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در منزلشان بازداشت شدند. دختران این
دو پس از تحمل ۱۲ روز حبس به قید کفالت آزاد شدند. این دو مادر دردمند و
ستم کشیده هر کدام سالهای پر رنجی را گذرانده اند. ولی حکومت به جای
گذاشتن مرحمی بر زخم هایشان، آنها را نیز به بند کشیده و مورد اذیت و آزار
جسمی و روحی قرار می دهد.
اکرم نقابی مادر سعید زینالی است، جوانی که از سال ۱۳۷۸ ربوده شده بود و هنوز
اطلاع دقیقی از زنده بودن و یا کشته شدن او در دست نیست. او و همسرش در طی
این سال ها مانند حواری سرگردان به این سو و آن سو رفته اند و هیچ پاسخی
دریافت نکرده اند.
ژیلا مهدویان مادر حسام ترمسی، جوان دیگری است که پس از حرکت های اعتراضی مردم
به نتایج انتخابات در سال ۱۳۸۸ دستگیر شد و یازده ماه شرایط سخت زندان را
تحمل کرد. چندی از آزادی او نگذشته بود که با چاقویی آغشته به سمی مهلک،
مورد حمله افرادی ناشناس قرار گرفت و از آن زمان تا به حال در بیمارستان
های مختلف و یا در خانه، با مرگ و زندگی دست به گریبان است.

این دو مادر، همانند بسیاری مادران دیگر، از مادران داغدار گرفته تا مادران
زندانیان سیاسی، در طی این سال ها سختیهای بسیاری را تحمل کردند و دم بر
نیاوردند و مشکلاتشان را به تنهایی بر دوش کشیدند، ولی تداوم این ستمها
آنها را کنار هم قرار داد.جلوی زندان و کلانتری، جلوی دادگستری و دادگاه،
در سردخانه و گورستان، در بیمارستان و اورژانس، در اتوبوس و تاکسی، در
خیابان و پارک و ... با هم آشنا و هم درد شدند. درد مشترک آنها را به هم
نزدیک کرد و تنها کاری که کردند همدردی با دیگر مادران بود.

آقایان!
باعث و بانی این نزدیکی، نه هیچ سازمان سیاسی بود بود و نه هیچ فرد خاص دیگری،
این خود شما بودید که ما را به هم نزدیک کردید. این اعمال شما بود که ما
را به هم پیوند داد. بدانید و آگاه باشید که این درد مشترک روزی دامان تان
را خواهد گرفت. از روزی بترسید که تمامی مادران و خانواده هایی که در طی
این سی و یک سال غم و درد خود را در دل نگاه داشته اند، فریاد دادخواهی
شان با هم به هوا بلند شود! از روزی بترسید که تک تک شما بایستی پاسخ گو
باشید!

اطمینان داشته باشید که این روز خواهد رسید، این را نه ما، که تاریخ می گوید. به هوش باشید و پرونده خود را قطورتر نکنید!

یک مادر داغدار
دهم آبان ماه ۱۳۸۹

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر