زنان و کودکان، نخستین قربانیان انرژی هستهای
خدیجه مقدم- زلزله هولناک ۸.۹ ریشتری، با همه پیشرفت صنعتی ژاپن نتوانست مانع از تخریب نیروگاه اتمی فوکوشیما، یکی از مورد اعتمادترین نیروگاههای اتمی جهان، واقع در شهر اکوما از سواحل شرقی ژاپن شود.
روز جمعه ۱۱ مارس ۲۰۱۱ ساختمان نیروگاه اتمی فوکوشیما، بر اثر زلزله به شدت آسیب دید و یک روز بعد، انفجار مهیبی در نیروگاه مشاهده شد. سیستمهای خنک کننده راکتورها از کار افتادند و آب دریا به داخل هسته مرکزی نیروگاه، پمپ شد تا دمای راکتور کاهش پیدا کند. شکی در نشت مواد رادیو اکتیو نیست. مردم به شعاع ۲۰ کبلومتر منطقه را ترک کردهاند. دولت ژاپن حقیقت را از مردم پنهان میکند و میگوید این انفجار به محفظه فلزی راکتور آسیبی نزده و موجب نشت فاجعه بار مواد رادیو اکتیو نشده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستار گزارش دقیق از نیروگاه فوکوشیما شده است. بعد ازاین زلزله بیسابقه متاسفانه، باید منتظر بدتر از آن یعنی یک فاجعه زیست محیطی باشیم که همچون فاجعه چرنوبیل، سالهای سال، مردم را گرفتار عواقب خود کرده و تمام عناصر محیط زیست یعنی آب و هوا و خاک را آلوده و چندین نسل را بیمار و ناقص العضو کند. هنوز زنانی که زمان وقوع فاجعه چرنوبیل سال ۱۹۸۶در اوکراین و بلاروس دختربچهای بودند فرزندانی ناقص العضو به دنیا میآورند.
حوادث هستهای، پیش از این هم در ژاپن اتفاق افتاده بود و علاوه بر آن در نیروگاههای اسپانیا، فرانسه، سوئد، چین، به صورت معجزهآسایی مهار شده و به فاجعه زیست محیطی تبدیل نشدند. اما هراس هواداران محیط زیست بیش از سهلانگاری متصدیان نیروگاهها، از زلزله و رانش زمین و سیلهای هولناک بوده که آن هم به وقوع پیوست. ضمن ابراز همدردی با بازماندگان کشته شدگان زلزله ژاپن میخواهم نگرانی عمیق خود را نسبت به سلامت همه مردم ژاپن، به ویژه، کودکانی که در معرض آثار مخرب مواد رادیو اکتیو قرار میگیرند وبی تردید دچار سرطان خون میشوند و مادران باردار و کودکان ناقص العضوی که به دنیا خواهند آمد ابراز کنم.
بیجهت نیست که هوادران محیط زیست همواره فریاد میزنند که انرژی هستهای حق مسلم هیچ کشوری نیست. چه ژاپن، چه ایران، چه آمریکا، چه اسرائیل و چه هندوستان و کره شمالی. تصور کنید زلزلهای به شدت زلزله ژاپن در کشور زلزله خیر ایران اتفاق بیافتد. یادمان نرفته زلزله بم با ۳. ۶ ریشتر چگونه شهر بم را با خاک یکسان کرد و ۵۰ هزار نفر از هموطنانمان را به کام مرگ فرو برد و هنوز هم که هنوز است پس از ۷ سال شهر بم آباد نشده و برخی از مردم در ویرانهها زندگی میکنند.
با ضعف مدیریتی که در کشورما وجود دارد و ناکارآمدی دولت، اگر زلزلهای که همیشه منتظرش هستیم، اتفاق بیافتد، افتخار انرژی هستهای بر سرمان آوار خواهد شد و جز فلاکت چیزی برایمان به ارمغان نخواهد آورد.
در کشوری که اکثریت جمعیت آن را جوانان بیکار تشکیل میدهند بار سنگین اقتصادی ساخت نیروگاههای اتمی با چنین خطراتی به دوش چه کسانی سنگینی میکند؟ در کشوری با آب و هوایی چهار فصل که از هر گوشهاش میتوان انرژی پاک، با اشتغالزایی به مراتب بالاتر ایجاد کرد، برای تولید انرژی هستهای با زبالههای اتمی آنکه هنوز در جهان راه حلی برای بازیافت آن پیدا نشده چه توجیهی وجود دارد؟ زبالههایی که، چه هنگام حمل آنها، چه دفن آنها در خاک ویا در قعر اقیانوس، خود چرنوبیلی متحرکاند و میتوانند تراژدی انسانی و فاجعهای زیست محیطی، به وجود آورند.
رادیو زمانه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر