۱۳۹۱ فروردین ۲۱, دوشنبه

حکم شرم آور زندان در پاسخ به دادخواهی

حکم شرم آور زندان در پاسخ به دادخواهی

حکم شرم آور زندان در پاسخ به دادخواهی زنی داغدیده ولی استوار!

خبر حکم چهار سال و نیم زندان منصوره بهکیش در روز 15 فروردین 1391 در طی چند ساعت نه تنها توجه بسیاری از خبرگزاری های داخلی و خارجی را به خود جلب کرد، بلکه اعتراض سریع بسیاری از فعالان و نهادهای حقوق بشری از جمله فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و سازمان جهانی مبارزه با شکنجه را برانگیخت.

زنی که به جرم دادخواهی شش تن از نزدیک ترین اعضای خانواده اش که در سال های 60 توسط حکومت جمهوری اسلامی به قتل رسیده یا اعدام شده بودند، اینک خود که مسئولیت نگهداری مادر 91 ساله داغدیده اش را نیز دارد، محکوم به زندان می شود.

گر چه دادگاه های حکومت جمهوری اسلامی در صدور احکام ضد انسانی ید طولایی دارند؛ ولی آنچه خبر صدور این حکم شرم آور را سریع جهانی کرد، این است که همدردی با مادران و خانواده های جان باختگان دهه 60 و مادران عزادار کشته شدگان جنبش سبز و همراهی با مادران پارک لاله که با شمع و گل و عکس عزیزان جان باخته در پارک ها تجمع می کردند، "اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" محسوب می شود!

هر بار می شنویم که وکیلی به جرم دفاع از موکل خود در زندان های جمهوری اسلامی در بند می شود، باز نمی توان حیرت نکرد!

هر بار می شنویم که مدافع حقوق بشر دیگری به جرم آرمان های انسانی خود حبس و شکنجه می شود، باز نمی توان به شنیدن حدیثی دیگر از این دست عادت کرد!

و هر بار می شنویم که مادر یا دیگر اعضای خانواده داغداری به جرم دادخواهی عزیزانش تهدید و زندان می شوند، باز نمی توان از این وقاحت در تحیر نماند!

مگر نه این است که ژیلا کرم زاده مکوندی، این زن شاعر و از حامیان مادران عزادار، تنها به جرم همراهی با مادران پارک لاله، اینک در زندان به سر می برد و بسیاری دیگر از این مادران و زنان آزاده با احکام طولانی، مرتباً تحت آزار و پیگردهای غیر قانونی قرار می گیرند و یا ناچار به ترک وطن در دشوار ترین شرایط شده اند!

مگر نه این است که منصوره بهکیش تنها به دلیل حضور در خاوران و بهشت زهرا، شرکت در مراسم یادبود یا در همراهی و همدردی با مادران خاوران و مادران عزادار بارها تهدید، احضار، و بازداشت می شود. یک بار در تابستان 1387 یک روز پس از شرکت در مراسم یادبود یکی از مادران خاوران، به شکلی بسیار توهین آمیز در محل کارش در بانک کارآفرین بازداشت می شود. این بازداشت سه روز بیشتر طول نمی کشد، ولی منجر به از دست دادن کارش می شود. در حمایت از مادران عزادار نیز دو بار دستگیر می شود. یک بار در 14 آذر 1388 به همراه 28 تن و بار دیگر در تاریخ 19 دیماه همان سال به همراه 29 نفر دیگر از مادران در پارک لاله تهران بازداشت می شود. همچنین در تاریخ 22 خرداد 1390 در خیابان ولی عصر تهران دستگیر و مدت یک ماه را در سلول های انفرادی بند 209 زندان اوین در حبس می ماند و تحت شدیدترین بازجویی ها قرار می گیرد و سرانجام با قید کفالت سنگین آزاد می شود.

" همبستگی جهانی با مادران پارک لاله ایران" ضمن اعتراض شدید به حکم ضد انسانی منصوره بهکیش و دیگر همراهان مادران پارک لاله چون ژیلا مکوندی، مانند همیشه برخواست های برحق آن مادران پای می فشارد: آزادی تمامی زندانیان سیاسی- عقیدتی، لغو مجازات اعدام، و محاکمه عادلانه، علنی و مردمی آمران و عاملان جنایات صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی.

این کارزار موکداً از حاکمان جمهوری اسلامی می خواهد به باز داشت های غیر قانونی و آزار و اذیت های خود سرانه خانواده های جان باختگان و آسیب دیدگان پایان داده و از دیگر سو دست یاری به سوی تمامی وجدان های بیدار جهان و نهادهای بین المللی حقوق بشری دراز می کند تا حکومت ایران را ملزم به رعایت مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر و عهد نامه های بین المللی خود در این خصوص بنمایند.

حاکمان ایران باید بدانند پاسخ دادخواهی منصوره ها، حبس و زندان نیست و استخوان های هزاران فرزند خفته در خاوران ها و بهشت زهرا ها هم چنان در انتظار روز دادرسی فریاد می کشند.


همبستگی جهانی با مادران پارک لاله ایران
http://www.mpliran.com/2012/04/blog-post_09.html
21 فروردین 1391

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر